و همون جور که در ماشین و باز می کرد با تحکم و جدیت گفت: سوار شید! یعنی این جدیت عمرا به این قیافه می خورد با این حال من حرفی نزدم و سوار شدم تاینی مووی تلگرام از آینه با همون اخم نگام کرد و من با بدجنسی لبخندی زدم و گفتم: سرتون که چیزی نشده؟ نگاهش و از توی آینه گرفت و اخمش باز شد و گفت: نه زیاد درد نگرفت! ناخودآگاه ابروم بالا پرید سرش عین هندونه از وسط نصف شد
با تاینی موویز تلگرام تو سر و کله هم زدیم
میگه زیاد درد نگرفت کجا برم؟ آدرس و دادم و راه افتادیم تا وقتی برسیم با تاینی موویز تلگرام تو سر و کله هم زدیم و تاینی مووی تلگرام یه وقتایی از توی آینه منو نگاه می کرد رو لبش یه خنده نیم وری بود کجاها واسه خودش سیر می کرد کوچه باریک و بن بست بود و ماشین نمی تونست بره داخلش برای همین تاینی مووی تلگرام با بدبختی چمدون و ساکم و برد تا دم در داخلم که نمی تونست بیاد یکی دو نفر داشتن می رفتن بیرون و انگار نه انگار که من و تاینی موویز تلگرام آدمیم از کنارمون رد شدن و تازه یکیشون پاش خورد به چمدونم و نزدیک بود ولو شه اصلا برنگشت یه کلمه عذر خواهی کنه ولی چنان سرتاپای تاینی موویز در تلگرام رو نگاه کردن که انگار احساس گناه بهش دست داد و فکر کرد که داره به من خیانت می کنه برای همین تند گفت: من می رم تو ماشین و تقریبا فرار کرد
تاینی موویز تلگرام خنده اش گرفته بود
تاینی موویز تلگرام خنده اش گرفته بود: یعنی این داداش منم نوبره منم سری به نشونه تاکید تکون دادم و خنده ام خوردم هر چی باشه تاینی موویز در تلگرام بود من نمی تونستم مستقیم جلوی تاینی موویز تلگرام بهش تیکه بندازم برگشتم وگفتم: یعنی به خیر کنه سالی که نکوست از بهارش پیداست خلاصه بعد از نیم ساعت عرق ریختن و هماهنگ کردن با بنگاه و صاحب خونه بالاخره تونستم توی یکی از اتاق یه تخت خالی پیدا کنم چند نفری که دیدن دارن اثاث می ارم با تعجب نگام کردن و منم بی توجه شونه بالا انداختم خونه اش حسابی بزرگ بود دو طرف تاینی موویز دوبله فارسی بدون سانسور کلی اتاق داشت معلوم بود برای هر دو طرف سرویس و آشپزخونه جدا درست کرده بودن آشپزخونهی طرف ما هم از توی حیاط در داشت هم از توی سالن کوچیکی که در اتاق توش باز می شدن تاینی موویز دوبله فارسی بدون سانسور توی زیر زمین بود و دستشوئی هم توی راهروی ورودی.