هیچ حرفی با هیچ کی نزدم و فقط ساکت بودم ک با اومدن آریاو باباش و آدرس جدید سایت همسریابی پیوند ک گفتن بریم همراهشون رفتم تو این یه ساعتی ک آدرس جدید سایت همسریابی دوهمدم کنارم نبود بیشتر ترسم گرفته بود چون مطمعنم االن مست شده و مشروب خورده خواستم برم سوار ماشین بابا کیان شم ک بابا کیاندخترم آریا رو تنها نزار حالش زیاد رو براه نیست شاید درست نباشه تو این شرایط رانندگی کردن.آذین توام باهاشون باشو پشت فرمون بشین. بابا من با آریا نمیرم االن پاچه میگیره و ول کن نیست. وسریع سوار ماشین باباش شد.
من: بابا جون من خودم رانندگیم خوبه الزم باشه میشینم بابا کیان خیالم راحت شدبرو دخترم. احسان و آدرس جدید سایت همسریابی توران 81 بازم باهم جر بحث میکردن که با اومدن من تموم شد. آدرس جدید سایت همسریابی آناهیتا شب بخیر آبجی. و با حالت ناراحتی رفت از آدرس جدید سایت همسریابی آناهیتا همیشگی خبری نبود.ادرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر نشست پشت فرمون و حرکت میکرد و بوی مشروب کل ماشینو گرفته بود تا حدی ک شیشه رو پایین کشیدم واقعا حالت تهوع گرفتم دستشو برد دکمه ضبط و زد.. آریا تو حالت بی حالی اشک میریخت. معلوم بود حالش اصال خب نیست.
ادرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر عزیزم آروم باش.
آدرس جدید سایت همسریابی دوهمدم...آریا میشه نگه داری. .. ادرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر عزیزم آروم باش. آدرس جدید سایت همسریابی دوهمدم اون لیاقت تورو نداشت هرچقدمن دل بسته بودم این جوابش بود آدرس جدید سایت همسریابی. داد زد. یه مرد چقدر میتونه محتاج زنی باشه ک واسش حتی یه لحظه ام مهم نبود اون وقت یعنی تو لیاقت داری؟ اون موقع ها ک تو نبودی و دنبال کارت بودی من زیبا رو هر روز با یه تیپی میدیدم.و خندیدن با هرکسی واسش کار سختی نبود.کلمه آدرس جدید سایت همسریابی نازیار وشخصی بنام آریا واسش بیگانه بود میفهمی ببند دهنتو خودتو زدی ب خریت آدرس جدید سایت همسریابی توران 81 من اون موقع فقط تورو نمیدیدم که با زیبا باشی.
هربار با هامون بود. ببند میگم کدوم نامزدی اگه عشقشو دوس داشته باشه بهش نامردی میکنه.اون روزایی ک تو میخواستی بیای دنبالش معلوم بود آرایش کمتری داشت پوشیده تر بود.این عشقته چرا باور نمیکنی دستی که خورد تو دهنم و باعث شد گرمی خونو حس کنم. اما بازم با گریه ادامه دادم لعنتی تو حتی نمیخوای بفهمی.اگه زیبا از وجود من ناراحت بود باید میگفت یا حداقل یه قطر اشک میریخت واسه نامردی نکردت.متاسفم واست که واسه کسی زندگیتو تباه کردی که یه بارم واست نسوخت. این حرف هم زمان شد با خوردن دست ادرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر تو سرم که سرم خورد به شیشه پایین اومده پنجره ک باعث شده خون از دماغ سرازیر شه و درد بدی تو دماغم پیچید. بی جون سرمو تکیه دادم ب پنجره.
آدرس جدید سایت همسریابی توران 81 پیاده شو
آریا حتی نگاهمم نکرد. نمیدونم چرا چشام سنگین شدو دیگه نتونستم حرفی بزنم. آدرس جدید سایت همسریابی دوهمدم. .. آدرس جدید سایت همسریابی توران 81 پیاده شو واسه من ناز نکن نازت خریداری نداره. یه لحظه نگاهی بهش انداختم میخواستم بتوپم بهش که دیدم وای آدرس جدید سایت همسریابی!! آنا! پاشو پاشو آنا گرفتمش تو بغلمو دوییدم سمت پله ها زنگ زدم به آرمانو گفتم خودتو برسون بعدکه آدرس جدید سایت همسریابی پیوند اومد.آریا دختر مردمو چکار کردی روانی.آدرس جدید سایت همسریابی نازیار با عجله رفت کنارشو معاینش کرد دماغش شکسته چون تو این کوتاه مدت کبود شده. لب پایینیشم کامال خونیه و زخم شده آدرس جدید سایت همسریابی توران ۸۱ واقعا منظورت از این کار چی بوده.
خواستی تالفیشو سر آدرس جدید سایت همسریابی در بیاری.باید ببریمش بیمارستان گچ بگیرن دماغشو. آدرس جدید سایت همسریابی توران 81 رو بردیم بیمارستان آدرس جدید سایت همسریابی توران ۸۱ به وقتش حال توام میگیرم االن فعال آنا مهمه. آدرس جدید سایت همسریابی رو بردیم بیمارستان من چکارش کردم آدرس جدید سایت همسریابی پیوند کم منو تحمل میکنه که این بلا رو سرش بیارم .بازم خریت کردم دماغش ترک بر داشته بود از دو قسمت آنا حتی نگاهمم نمیکرد.