میرسیم خونتون.زشته پدر هم از جا برخاست.بهترین جا برای دوست یابی دستش را به طرف برنامه دوست یابی ایرانی دراز کرد.برنامه دوست یابی ایرانی دستش را گرفت و از جا بلندش کرد.سوار ماشین شدند و به راه افتادند.بعد از گذشت کمی, صدای موبایل بهترین جا برای دوست یابی سکوت را. شکست.جواب داد: سالم استاد. سالم.خواستم بپرسم کی میرید خونتون که یوقت من زودتر از شما نرسم. من و بهترین روش دوست یابی مجازی تازه از باغ زدیم بیرون.حدودا یکساعت دیگه میرسیم. باشه.پس منم واسه ساعت هشت خونتونم. چشم.منتظرتونیم. فعال با قطع تماس گفت: بهترین روش دوست یابی مجازی!
برنامه دوست یابی ایرانی عاشق همسرش بوده؟
برنامه دوست یابی ایرانی عاشق همسرش بوده؟. اوهوم چرا فوت کرده؟ سرطان سینه.خیلی دیر فهمیدن.وقتی که فهمیدن دیگه کاری از دست کسی بر نمیومده برام عجیبه که تنها زندگی میکنه.بچه ای, چیزی نداره؟. فضول.تو که خوب باهاش عیاق شدی.خب از خودش بپرس نکنه برای جواب دادن زیر لفظی میخوای کلک؟. و خنده موذیانه ای کرد. بهترین روش دوست یابی مجازی محکم به بازویش کوبید و گفت: پررو! خب...نگفتی. گفتم.از خودش بپرس ترجیح میدم از تو بپرسم.دوست ندارم رو در رو زندگیشو زیر و رو کنم.
چیزی به شبکه های اجتماعی دوست یابی نگفتی؟
یعنی تو از زندگی منم چیزی به شبکه های اجتماعی دوست یابی نگفتی؟. معلومه که نه! اونم چیزی ازم نپرسیده تا حاال. چه جالب! خب...تعریف کن. سه تا پسر داره و یدونه دختر. به به! چه فعالم بوده. بهترین روش دوست یابی مجازی خنده ریزی کرد و بهترین جا برای دوست یابی ادامه داد: خب چرا تنها زندگی میکنه؟من تنهاییشو حس میکنم. چون بچه هاش خارجن پس کسی رو اینجا نداره.چرا اونم نمیره خارج پیش بچه هاش؟ 94 میگه دوست نداره سربار کسی باشه.ولی من احساس میکنم قضیه چیز دیگه ایه.از رفتن پیششون و نادیده شدن میترسه.خب حقم داره.گاهی که با من درد دل میکنه میگه که بچه. هاش سراغی ازش نمیگیرن. چه بد! متاسف شدم. منم همینطور چرا ازدواج نمیکنه؟ اتفاقا منم بهش چند بار پیشنهاد دادم ولی قبول نمیکنه.انگار یجورایی با این تنهایی کنار . اومده شغل دقیقش چیه؟ یه شبکه های اجتماعی دوست یابی بازنشستست.االنم همه جور کاری میکنه.تدریس خصوصی, کارای تاکسی درمی برام . میاره