سایت شیدایی همسریابی موقت: به من چه مگه من چکارش. احسان ب طرف آریو هجوم اورد و خواست شیدای سایت همسریابی رو بزنه ک من جیغ زدم. دست رو هم بلند نکنید با هم دعوا نکنید. اینا همش تقصیر منه. سایت شیدایی همسریابی موقت دیگه کلاس نمیرم من غلط بکنم جایی برم فقط دعوا نکنید.پاشدم و با گریه رفتم تو اتاقم امگه گناه من چی بود این زندگی تحملش واسه من زیاده من ایوب نبودم ک صبر داشته باشم خواستم بازم ادامه بدم. نمیشه نمیزارن این اشکام دست خودم نیست میبینی بی کس و کاری خسته ام کرده.
سایت شیدایی همسریابی موقت دلم بابامو میخواست
عین ابر بهار اشک میریختم هنوز لباسامم عوض نکرده بودم سرم درد میکرد واسم مهم نبود.سایت شیدایی همسریابی موقت دلم بابامو میخواست دلم مامانمو میخواست.چرا بایداینطوری شه که با این نبودنا بسازم. در اتاق باز شد عشقم اومد تو عشق بی معرفت عشق سنگ دلم عشقی ک حتی یه بارم منو نخواست چرا از عاشق شدن یه سنگ دلو نصیبم کردی.چرا؟ اومد تو اتاق درو بست ب درتکیه کردوانگار انتظار نداشت که اینطوری باشم.خیلی دلم گرفته بود گرمی اشکام آرومم میکرد.سرمو گذاشتم رو دستی ک رو زانوم بود.
بازم گریه... کم میوردم در برابرش اونم میدیدم گریه میکردم. اشکام بد تر جاری شد وصدای هق هقم نمیزاشت نفش بکشم. صدای پاهاش اومد سمتم. سایت همسریابی شیدایی شیراز. ..باتوام سرتو بردار...گوش نکردم ببین منو میدونم از سایت شیدایی همسریابی موقت بدت میاد از من متنفری اما یه لحظه ببین منو من از سایت شیدایی همسریابی دائم متنفر نبودم ک هیچ عاشقشم بودم.اما الان ازش دلم گرفته بود اومد نشست کنارم منم سریع پا شدم رفتم رو بالکن.
هوای اینجا واسم خفه کننده بود خیلی. شیدای سایت همسریابی قبل از اینکه پام بره رو بالکن دستم کشید سمت خودش انقدی نبودم دربرابر فشارش بتونم مقاوت کنم و افتادم دقیقا تو بغلش سرم تا روی سینه اش میرسید یه دستش دور کمرم یه دستش دورشونم حلقه کرده بود.اینجا جایی بود تورویاهام میدیدمش ببین شیدایی سایت همسریابی تو بغل آریام اشک بازم امونمو برید سر گذاشتم رو قفسه سینه اش صدای ضربان قلبشو میشنیدم.
سایت شیدایی همسریابی دائم شروع کرد
تحمل این یکی رو ندارم ببین ببین چطوری بغلم کرده لعنتی من جنبه ندارم. سایت شیدایی همسریابی دائم شروع کرد ب بوسیدن سرم شیدای سایت همسریابی نکن با من نکن آنی آروم باش. چته تو دختر سایت همسریابی شیدایی تهران غلط کردم. الهی دستم بشکنه سرمو برداشتم از رو سینه اش و با اخم نگاهش کردم و میون هق هقم خواستم بگم نمیشد واقعا نمیشد با اخم نگاش کرد و سایت همسریابی شیدایی اهواز با دست ش اشکمو پاک کرد. و دوباره سرمو ب سینه اش چسبوند.شیدایی سایت همسریابی تحمل ندارمممم نکن.
سایت همسریابی شیدایی شیراز ببخش منو اعصابم دست خودم نیست آره بگو روانیم اما زیبا کاری باهم کرد ک دیگه ب هیچ دختری اطمینان ندارم.منو ببخش ک این کارم کردم. سایت همسریابی شیدایی تهران خودت از حالو روزم خبر داری این یا بارم منو ببخش. سرمو برداشتم از رو سینه اش و نگاهش کردم بازم این تیکه های طوسی ک شیدایی سایت همسریابی زندگیمو بهشون باختم.
سایت همسریابی شیدایی اهواز من دختر ول گردی نیستم.
سایت همسریابی شیدایی اهواز من دختر ول گردی نیستم. شیدایی سایت همسریابی دوست پسر ندارم.اشکام میومد و جلو چشم تار میشد با پرده اشک. سایت شیدایی همسریابی دائم سرشو اورد جلو. آروم چشمامو ب ترتیب بوسید سایت همسریابی شیدایی جدید میدونم بسع دیگه اینطوری گریه نکن. پیشونیشو گذاشت رو پیشونیم.میبخشی خانمی