![آیه برای صیغه موقت آیه برای صیغه موقت](posts/2021/11/02/zwmbkio9v5yqczamllnhqvbtu07wf18dopg4sjak.jpg)
فکرکنم پام کبود شد مثل چلمنگا رفتم تا در حموم و گفتم: کیه؟ کی جز آیه برای صیغه موقت الان خونس؟ گفت: حدیث بیا بیرون میخوایم بریم پارک دیر شد بدو بچه ها منتظرن با حرص گفتم: ای بمیری یه طوری در رو کوبیدی گفتم چی شده؟ الان که چی؟ خب حالا نیم ساعت دیرتر میریم مشکلی نداره که آیه ی صیغه موقت گفت: به من مربوط نیست میای یا وگرنه جنای خونه میان سراغت هه الان فکر کرده من میترسم یا از اون سوسولاشم؟ چاییدی داداش با پوزخند گفتم: چاییدی آیه صیغه عقد موقت بیا برو نیم ساعت دیگه میام بیرون رفتم زیر دوش.چه قدر این آیه برای صیغه موقت حرف میزنه. اصلا مثل مگسه داشتم شامپو میزدم سرم، دیدم صدایی از این کرم نمیاد به من چه اصلا؟ ولییی یه کم داره ترسم میگیره! ای از دست این آیه ی صیغه موقت ببین چیکارم کرد، ترسم گرفت بذار خودم و سرگرم کنم. کجای اهنگ بودم؟ اهان خواستم آهنگ بخونم که یهو لامپا خاموش شد.
آیه برای صیغه موقت روشنش کن
انقدر یهویی بود که جیغی کشیدم دستمو گذاشتم رو قلبم و پوفی کشیدم و با داد گفتم: آیه برای صیغه موقت روشنش کن ترسیدم دیدم صدایی نمیاد این کرمش گرفته من میدونم دوباره با داد گفتم: آيه صيغه موقت روشن کن لامپو یهو لامپ شروع کرد روشن و خاموش شدن! چسبیدم به دیوار حموم یعنی اگه بگم داشتم از ترس میمردم دروغ نگفتم کمکم داشت اشکم درمیاومد که یهو دستگیره ی در، با شدت بالا پایین شد کار آیه صیغه موقت من میدونم.
آیه صیغه موقت من میدونم کار خودته
آب دهنم رو قورت دادم و گفتم: آیه صیغه موقت من میدونم کار خودته بس کن دیگه الان میام بیرون سریع سرمو که کفی بود شستم و خواستم برم و رفتم سمت حولم. داشتم میپوشیدمش که یهو یه صدای خندهی وحشتناکی اومد بدون توجه به حرفش خواستم آرایش کنم که یهو دستمو گرفت و کیفم و از رو تخت برداشت و گفت: اصلا وقت نداریم! رسیدیم پارک. تازه ساعت چهار و نیم بود که یهو دوزاریم افتاد ممد گفته بود ساعت پنج هینی کشیدم و برگشتم سمت آیه صیغه عقد موقت و گفتم: آیه ی صیغه موقت الان که ساعت...آيه صيغه موقت وایی آيه صيغه موقت آیه خواندن صیغه موقت آیه طلاق صیغه موقت من تورو میکشم با خنده گفت: تلافی هودی زیرلب گفتم: برات دارم. بعد کل پارک رو افتادم دنبالش که یهو ممد رو دیدم که داشت با بچه ها میومد. آیه خواندن صیغه موقت رو ول کردم و با عصبانیت رفتم سمتش و گفتم: یعنی ممد...این آیه طلاق صیغه موقت رو امروز آدم حساب کنی، من میدونم و تو بنده کپ کرده بود، که آیه برای صیغه موقت اومد با خنده گفت: سلام