آخر وقت منو آیه ی عقد موقت با هم رفتیم سمت در خروجی هانگ تکیه اشو با دیدن ما از ماشین برداشتو با لبخند چشم به من دوخت. در کل توصیفم از آیه صیغه عقد موقت یه تیپ مانکن داشت و الان یه دست کت شلوار قهوه ای تنش بود چشم های معمولی.و...در کل قیافه ی خوبی داشت.و البته با نمک و جذاب والبته خاص رفتار بدی ازش ندیده بودم اما از پلید بودنش و دست داشتنش تو این نقشه ها ازش متنفر بودم جالب اینجا بود طرف همه قرار دادها خود آیه عقد موقت بود ینی مغز گروه. کثیفشون.
با لبحند نمایشی بهش نزدیک شدم. تو ماشین نشستیم حواستیم از پارکینگ خارج بشیم که ماشینمون با ماشین آریا شاخ به شاخ شد. آریا با اخم شدیدبه صیغه موقت mp3 خیره شده بود و هانگ با تعجب گفت احمق روانی با خودش درگیره. دنده عقبو گرفت راه و واسه آریا باز کرد و آریا با یه تیکاف وحشتناک از مادور شد. آیه عقد موقت ؛ببینم شما اینو تو شرکتتون چطوری تحمل میکردین.
بس کن آیه ی عقد موقت روزمو خراب نکن
بس کن آیه ی عقد موقت روزمو خراب نکن با حرفات خسته ام. عسل: آره راست میگه بی خیال. چششششم خانما بخاطر شما میبخشمش. هه تو غلط کردی به عشق من چپ بگی اشغال. چیزی گفتی عزیزم. راستی بچه ها میدونستین فرداشب مراسم داریم واسه شرکت شما اولین نفرا نه چیز خاصی نبود. هستین که دعوتتون میکنم. آیه ی عقد موقت وای ممنو خیلی وقت بود دلم ه و س مراسم کرده بود.
خواهش میکنم این جشن واسه همکاری پنج ساله ماست.و فردا واسم روزه مهمیه چون خیلی از رقبا باید خانممو ببینن. من غلط کردم خانم تو بشم. آره منم خوشحالم. آنا کاش میزاشتی قبل از رفتنت یه مراسم واسه به رسمیت شناختنت میگرفتم دیگه دلم دوست دختر نمیخواد وقتی تو رو دارم. عزیزم من مامان بابامو باید راضی کنم. اه.. .باشه...باشه ملوسکم من میخوامت و تحمل این مدتم روش.. مقابل یه رستکران نگه داشت رفتیم داخل صندلی رو واسم کشید بشین عشقم. وبا ناز نشستم. من برم دستامو بشورم. بعد از رفتنش باشه برو.
آیه صیغه عقد موقت من فردا شب چی بپوشم.
آیه صیغه عقد موقت من فردا شب چی بپوشم. خندیدمو گفتم منو. با حالی بانمک گفت عزیزم شما که خوردنی نه پوشیدنی. و باهم خندیدیم. هم زمان صدای گوشیمون اومد باهم گفتیم. گروه. احسان و امیر.: با صدای آرومتر بخندین. وعلامت عصبانیت. منو عسل با تعجب به هم نگاه کردیم و نوشتم مارو تعقیب کردین.از کجا فهمیدین. امیر ماکه نیستیم که هست احسان راس میگه. آیه صیغه عقد موقت خودتونو لوس نکنید دیدمتون. میز گوشه دیوار نشستین. امیرافرین احساناوا من اینجا چکار میکنم.
آیه عقد موقت اومد
آیه عقد موقت اومد دیگه گوشیارو کنار گذاشتیم بعد از اومدن سفارشا و خوردن غذا اصلا حالم خوب نبود و از صیغه موقت mp3 و عسل معذرت خواستم و گفتم بریم خونه... دلم بازم گرفته بود بازم تخس شده بود و دل تنگ. دل تنگ آریایی نا مهربون. دلتنگ شده بود زیر بارون قدم زدن و گریه کردن آرومم میکرد گرمی اشکا آرومم میکرد دیگه حتی اجازه خودم بودنم نداشتم. سوار ماشین شدیم بارون محکم به شیشه ماشین میزد انگار دلم آروم نمیگرفت. رعدو برق هی مکرر چه دامنی زده بود به حال بدم. آیه عقد موقت هرچی چی حرف میزد تظاهر به خوب بود میکردم همین که رسیدیم خونه رفتیم خونه آیه صیغه عقد موقت رفت