بعد از این همه مدت بازم محل دقیقشون پیدا نشد؟ ادرس جدید همسریابی اغاز نون هم کلافه صداشو برد بالا و گفت: عطا تو که دیگه به این چیزا واردی پس چرا این حرفو می زنی! با حرص و عصبانیت چند بار کف دستم و روی دهنم زدم ادرس جدید همسریابی اغاز نو بدون راهنما زدن پیچید توی خیابون بغلی! به تمام گشت های اون منطقه آماده باش داده بودن یعنی می شد که پیداشون کنیم یعنی می شد؟
بیسیمی که ادرس جدید همسریابی اغاز نو برداشته بود
بیسیمی که ادرس جدید همسریابی اغاز نو برداشته بود و گرفتم توی دستم و گوش دادم به مکالماتی که رد و بدل می شد هیچ چیز امیدوار کننده ای نبود که یک دفعه یکی گفت: یه پرادو نقره ای و یه کمری سفید با فاصله حرکت می کنن ولی با سرعت دارن به سمت خارج شهر می رن پلاکاشون مخدوشه! متوقفشون کنین! اسم خیابونو که گفت دور زد کمربندم و که یادم رفته بود ببندم با سرعت بستم و ادرس جدید همسریابی اغاز نو مثل جت می رفت گوشم و داده بودم به مکالمه های بیسم ها سرعتشون و زیاد کردن فکر کنم خودشون باشه! دستم مشت شد و بیشتر گاز داد داشتیم به خیابون مورد نظر نزدیک می شدیم حالا نور گردون های رو می دیدم از هم جدا شدن! اسم خیابون هایی که رفته بودن گفت دوتا از های گشت داشتن اونارو تعقیب می کردن با بیسیم به بقیه واحدها خبر میداد که راهشونو سد کنن
آدرس جدید همسریابی آغاز نو رفت دنبال پرادو
دوتا های گشت از هم جدا شدنو هر کدوم افتادن دنبال یکیشون آدرس جدید همسریابی آغاز نو رفت دنبال پرادو توی کدوماشونن!! ؟ همسریابی هلو با عکس مشتشو کوبید روی فرمون و گفت: نمی دونم! آدرس جدید سایت همسریابی آغاز نو گاز بده گمشون می کنیم! بدبختی گشتم یه سمند بود و نمی تونست پا به پای پرادو بره ادرس جدید همسریابی اغاز نون آدرس جدید سایت همسریابی آغاز نوم دیگه بیشتر از این نمی رفت همسریابی هلو با عکس پرادو هم معلوم بود خیلی کارش درسته همه چی انگار دست به دست هم داده بود که این یارو در بره