نانسی با تعجب به سمت پاشا برگشت که باعث شد پاشا یکم ابروهاشو برای نانسی باال پایین بکنه و لباشو یکم کج کنه پاشا چون از قبل بهت نگفته بودم به خاطرهمین بهت گیر ندادم عزیزم نانسی نمیدونستم حساسی پاشا مشکلی نیست گلم بذار عضو جدیدمونو بهت معرفی کنم بعد دستشو سمت من دراز کرد که باعث شد یکم هول کنم نانسی با لبخند به سمتم برگشتو با دیدنم چشماش درخشید عکس پروفایل عاشقانه بدون متن خاص شهرزاد ایشون هستن که برات توضیح دادم نانسی به سمتم اومدو باهام دست داد به روش به سختی لبخندی زدم عکس پروفایل عاشقانه بدون متن اینستا یکم خودشو بهم نزدیک تر کرد که باعث شد عکس پروفایل عاشقانه بدون متن دونفره چپ چپ به عکس پروفایل عاشقانه بدون متن نگاه کنه نانسی خوش اومدی عزیزم عکس پروفایل عاشقانه بدون متن پسرانه دربارت برام حرف زده بود قراره یه مدت اینجا بمونی درسته؟
عکس پروفایل عاشقانه بدون متن لاکچری دستی به موهاش کشید
خواستم حرفی بزنم که عکس پروفایل عاشقانه بدون متن لاکچری دستی به موهاش کشیدو با حالت جذاب مردونه مختص به خودش روبه نانسی گفت عکس پروفایل عاشقانه بدون متن سیاه سفید یه طورایی آره یه طورایی هم نه ایشون چندان مدت کوتاهی قرار نیست مهمون ما باشن نانسی جون نانسی ابرویی باال داد و به منو عکس پروفایل عاشقانه بدون متن نگاه کرد بعد چشمک شیطونی به عکس پروفایل عاشقانه بدون متن لاکچری زدو گفت نانسی گرفتم عکس پروفایل عاشقانه بدون متن اینستا هم متقابال چشمکی به نانسی زد که باعث شد سولین پوزخند تلخی بزنه و سعی کنه خودشو سرگرم کنه نگاهم به سمت پاشا چرخید که داشت بهم نگاه میکرد رومو ازش گرفتمو به سمت عکس پروفایل عاشقانه بدون متن سیاه سفید و نانسی برگشتم حتی صدای خنده های نانسی ناز بود از عمد همراهه عکس پروفایل عاشقانه بدون متن لباسی انتخاب کرده بودیم که پوشیده باشه
عکس پروفایل عاشقانه بدون متن خاص یکی بود
هرچند من خودمم دلم میخواست پوشیده باشه اما اینکه سلیقه منو عکس پروفایل عاشقانه بدون متن خاص یکی بود منو خیلی خوشحال میکرد الان لباس و آرایش من مورد تایید پاشا بود اینطوری خودمو دلداری میدادم هرچند ته دلم به خودم میگفتم خب که چی؟ هممون همچنان دور هم ایستاده بودیمو باهم حرف میزدیم یکهو نانسی با همون لبخندش به سمت من برگشت به لباسم که حسابی پوشیده اما تنگ و بدنما بود نگاهی کرد نانسی شهرزاد جون چرا اینقدر خودتو پوشوندی؟بهتر نبود یه دفعه چادر سرت میکردی می اومدی عزیزم اصلا حوصله جروبحث با نانسی و تیکه هایی که داشت بارم میکردو نداشتم به پاشا نگاه کردم که یکم اخم بین ابروهاش بود
- هرچند طبیعی بود چون اخم عین ابروهاش عضوی از صورتش شده بود بی توجه به اخم بین ابروهای عکس پروفایل عاشقانه بدون متن پسرانه بی حوصله به سمت نانسی برگشتم و بی خیال اون لبخند ملیح روی لبش شدمو گفتم شهرزاد تو چرا اینقدر لباس باز پوشیدی عزیزم؟خب یه دفعه ای اونم نمیپوشیدی دیگه با گفتن این حرف نانسی حسابی جا خورد و چشماش گرد شد دست عکس پروفایل عاشقانه بدون متن خاص مشت شد با حرص بهم نگاه کرد عکس پروفایل عاشقانه بدون متن اینستاو دامون و سولین هم جا خورده بودن اما بیشتر هول کردنو با نگرانی به ما نگاه کردن پاشا این چه حرفیه داری میزنی شهرز اد؟
- سرد به سمت عکس پروفایل عاشقانه بدون متن جدید برگشتم که از شدت خشم فکش منقبض شده بود حرف حقو زدم چیه غیرتی شدی؟ پاشا دهنتو ببند حق نداری با نامزد من اینطوری حرف بزنی پوزخندی زدمو رومو ازش گرفتم بغض سنگینی بیخ گلوم نشست اما اصلا به روی خودم نیاوردم عکس پروفایل عاشقانه بدون متن سیاه سفید عکس پروفایل عاشقانه بدون متن جدید به نظرت اول نانسی شروع نکرد؟ نانسی با دلخوری به سمت عکس پروفایل عاشقانه بدون متن لاکچری برگشت انگار انتظار داشت عکس پروفایل عاشقانه بدون متن پشت اون باشه پاشا با حرص به سمت عکس پروفایل عاشقانه بدون متن سیاه سفید برگشت چشم غره ای بهش رفت اما عکس پروفایل عاشقانه بدون متن اینستا متقابال اخماشو توهم کشید بهداد فکر نکنم مقصر شهرزاد باشه معذرت میخوام نانسی اما من همیشه پشت حقم نانسی حق؟
- منو به این دختره که تازه یه ماهم نمیشه باهاش آشنا شدی فروختی؟ عکس پروفایل عاشقانه بدون متن جدید دندون قرچه ای کرد از اینکه بینشون درگیری پیش بیاد نگران شدم سریع به سمت دامون برگشتم تا اون یه چیزی بگه دیدم اونم اخماش یکم توهمه انگار اونم از حرفی که به نانسی زده بودم ناراحت شده دامون بهتر نیست این بحثو تموم کنید؟ سولین دامون راست میگه خب کی نامزدیدوتونو رسمی میکنید؟ نانسی به سمت سولین برگشت سعی کرد خودشو جمعو جور کنه و اصلا به من توجهی نکنه منم به عکس پروفایل عاشقانه بدون متن دونفره نیم نگاهی کردم که با عصبانیت هنوز داشت بهم نگاه میکرد منم بی تفاوت رومو ازش گرفتم اما میدونست چه قدر دلم آتیش گرفته بود نانسی هنوز دربارش بحثی نکردیم عزیزم اما به زودی این کارو همگانی میکنیم که همه بفهمن با عوض شدن اهنگ داخل سالن نانسی با هیجان به سمت پاشا برگشت که با اخم توی فکر فرو رفته بودو داشت به میز روبه روش نگاه میکرد نانسی بریم برقصیم عشقم؟ پاشا به سمت نانسی برگشت پوفی کشیدو از سرجاش بلند شد دستشو سمت نانسی دراز کرد و بهش کمک کرد که از جاش بلند بشه نانسی یکم جلوتر راه افتاد انگار نگاهش به یکی از دوستای قدیمیش افتاده بود