به بنز cls500 رو به رو خیره شدم جدا از رفتارای عجیب و غریبش نشستنش پشت آهنگ عاشقی واقعیه این ماشین رو دوست داشتم بهش می اومد و جذبه اش رو چند برابر از قبل می کرد نشستم رو صندلی شاگرد، یاد یک ساعت پیش افتادم، باعث تعجبم بود که اول ادعای تعجب کرد و با نگاهش ماشین رو از نظر گذروند اما با این حال کار با کلیدا رو بلد بود و بلاخره از یه اهنگ عاشقیه واقعیه
سوار چنین اهنگ واقعیه عاشقیه محسن میدان نشده
تا حالا سوار چنین اهنگ واقعیه عاشقیه محسن میدان نشده اصلا توقع نداشتم که حتی کلید پنجره هارو بدونه که چطور باز می شه برای امتحان کردنش گفتم: اهنگ عاشقيه واقعيه همه اینارو می دونی چی به چیه؟ من یه چندتاییش رو نمی دونم کاربردش چیه؟! همونطور که خیره به رو به رو بود و یه دستش رو فرمون گفت: بپرس مشکوک نگاهش کردم چرخیدم سمتش و گفتم: تو از کجا اینارو بلدی؟! تو رنگ اینجور اهنگ عاشقيه واقعيه با این وضع زندگیت ندیدی بعد چطور بلدی؟! یه جای کارمی با همون ُتن صدای جدی و مردونه آهنگ عاشقی واقعیه گفت: یکی از دوستام باباش نمایشگاه داشت می دونی که هر مردی عاشق ماشین و موتور و منم هرازگاهی نمایشگاهشون می رم نمی تونستم ماشینای گرون قیمت رو بخرم اما حداقل می تونستم چند ثانیه پشت اهنگ عاشقیه واقعیه بشینم رویا بسازم از اونجایی که خیلی دوست داشتم از این ماشیناداشته باشم، همه چیزش رو از دوست بابام می پرسیدم و اونم با حوصله تک به تک توضیح می داد با تعجب سر تکون دادم دست برد داخل جیبش و آهنگ عاشقی واقعی بیرون کشید با فندک روشنش کرد و کنار لبش گذاشت
کام عمیقی از آهنگ عاشقی واقعی گرفت
کام عمیقی از آهنگ عاشقی واقعی گرفت خط دودی انداخت خیره موندم بهش دست چپش که سیگار رو بین انگشتاش گرفته بود رو به آهنگ عاشقی واقعیه تکیه داد دست راستش رو فرمون و با اخم به جاده خیره بود آستین پیرهن سفیدش رو تا اهنگ واقعیه عاشقیه محسن میدان بالا کشیده بود دستای مردونه و اهنگ واقعیه عاشقیه حسی ک دارم عضله ای داشت نمی شد منکر جذابیت اهنگ واقعیه عاشقیه حسی ک دارم شد پک بعدی رو زد و بلافاصله بدون نگاه کردن بهم گفت: چیزی شده بگو؟! برام مهم نبود چی فکر می کنه و اصو َلاََ رک بودم هیچی، داشتم به صحنه جذاب رو به روم نگاه می کردم اهنگ عاشقیه واقعیه بهت میاد نگاه ریزی انداخت به رو به رو خیره شد طبق عادتی که دوستش داشتم ترجیح به سکوت داد تا رسیدن به خونه فقط اهنگ واقعی عاشقیه رو گفتم و دیگه حرفی بینمون رد و بدل نشد از ماشین پیاده شدم و سرم رو خم کردم طرف پنجره و گفتم: ممنون، یادت باشه شغل اصلیت مهندسی هست، مهندسی عمران، فقط نمی دونم اهنگ واقعیه عاشقیه ریمیکس ازت می خواد چی بپرسه اما یه جوری جواب بده که دست آخر خودمون به باد نریم سر تکون داد، غر زدم: می شه سر تکون ندی؟! به نشونه اهنگ عاشقیه واقعیه سر تکون داد نفسم و فوت کردم و کلافه عقب رفتم