ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل شهاب
شهاب
32 ساله از شیراز
تصویر پروفایل آرزو
آرزو
46 ساله از تهران
تصویر پروفایل علی
علی
34 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
23 ساله از قوچان
تصویر پروفایل عسل
عسل
21 ساله از تهران
تصویر پروفایل مهدی
مهدی
42 ساله از تهران
تصویر پروفایل مرتضی
مرتضی
29 ساله از تهران
تصویر پروفایل زهرا
زهرا
31 ساله از قم
تصویر پروفایل نازنین
نازنین
26 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل آرزو
آرزو
46 ساله از تهران
تصویر پروفایل فرشید
فرشید
37 ساله از سنندج
تصویر پروفایل نوید
نوید
47 ساله از کرج

برای ثبت صیغه قانونی باید به کجا مراجعه کرد؟

گفت دختره دیوونه گفتم حالا چی دیده. اومدیکی پشمک واسم خرید. نه نمیخوام کمه خودمم از لحن و حرکتم خندم گرفت. نگاهی بهم کرد و یکی دیگه ب سمتم گرفت. بازم میخوام

برای ثبت صیغه قانونی باید به کجا مراجعه کرد؟ - صیغه


دفتر صیغه قانونی

بیخیال از اطرافم لیوان بزرگی که واسه خودم اورده بودم و شروع کردم به خوردن الهی چه حالی میده مممممم.لیوان تموم شد با انگشت شروع کردم به خوردن دورش.ممممم. بعد از این که حسابی لیوانو لیس زدم سرمو گرفتم بالا که دیدم صیغه قانونی تهران و احسان با دهن باز نگام میکردن.. گفتم هوووع.. هردوتا منفجر شدن از خنده آریایی ک تا حالا اخم کرده بود داشت میخندید با صدای بلند. خب مگه چیه دوس دارم. هیچی نیس عزیزم برو نگاه خودت کن تو آینه دوییدم سمت آینه تو راه رو چیزی که دیدم خودمم روده بر شدم از خنده. آجی انگار از قحطی برگشتی.

صیغه قانونی در شیراز چشمکی زد

صیغه قانونی در شیراز چشمکی زد بهم ک حساب کار اومد دستم. خب ب من چه پاشید بریم شهر بازی دلم بازی هیجان میخواد. اره صیغه قانونی راست میگه پاشو بریم تو ام که فردا میریو دیگه تا دوهفته نمیبینیمت. آخیش. دلم هوری ریخت. صیغه قانونی اصفهان کجا میخواد بره. صیغه قانونی در کرج شما برید.من اصن حوصله شو ندارم.باید بخوابم تا فردابرسم. هه حوصله منم ندارم اما باید ببرمت تا یکم هوا ب کلا ات بخوره.این دوری واسه فراموش کردن آریا خیلی راه خوبی بود. شما بایدبیای مگه دست خودته.رفتم لباسارو واسش اورومو گفتم بپوش یه امشبو با من احسان باش بزار یکم خوش بگذرونیم. صیغه قانونی تهران هم بعد کلی قر قر کردن بالاخره رفت لباساشو بپوشه. صیغه قانونی در مشهد اومد نزدیک و گفت بزن لایکو.

ایول آجی جونم. سوار ماشین اریا شدیمو حرکت کردیم سمت شهر بازی.صیغه قانونی یه سی دی رو تو ضبط ماشینش گذاشت اشک چشمم قبل اومدن پاک شد با انگشتایی ک کار همیشگیشون این بود. نمیدونم چرا اما دوست داشتم دلم سنگ شه دوست داشتم این همیشه تو اوج ناراحتی بخندم دوست داشتم اگه عاشقم یه عاشق منطقی باشم دوست داشتم تو 81 دلم دوست داشته باشم تا رسوا شم حتی پیش معشوقم.شاید سنم کم بود واسه دردای زیاد اما منم باید صبور باشم.. .

 با صیغه قانونی در کرج از ماشین پیاده شدیم.

رسیدیم ب شهر بازی با صیغه قانونی در کرج از ماشین پیاده شدیم.به طرف بیلیط فروشی رفتیم که قبل از صیغه قانونی در شیراز رفت سمتش و بلیطا رو گرفت. امشب همگی مهمون من. هرسه تا ناراحت بودیم انگارواسه فرار از ناراحتیمون میخواستیم شاد باشیم. امشب باید حالم عوض شه امشب باید صیغه قانونی اصفهان رو شاد کنیم. داشتیم میرفتیم که پشمک فروشی رو دیدم من عاشق پشمک بود. یه هویی داد زدم پشمک. دوییدم سمت پشمکا. اون دوتا توکف این حرکتم بودم که صیغه قانونی به خودش اومد. گفت دختره دیوونه گفتم حالا چی دیده. اومدیکی پشمک واسم خرید. نه نمیخوام کمه خودمم از لحن و حرکتم خندم گرفت. نگاهی بهم کرد و یکی دیگه ب سمتم گرفت. بازم میخوام صیغه قانونی اصفهان بازم از اون لبخندای معروفش یکی زد. یه پشمک دیگه دستم دادو گفت بسه دیگه گفتم اره بسه.

صیغه قانونی در مشهد با بهت بهم نگاه میکرد 

صیغه قانونی در مشهد با بهت بهم نگاه میکرد که یه چشمک بعش زدم حساب دستش اومد.اونم ادای پسر بچه هارو در اورد.و گفت: چرا واسه من نخریدی منم میخوام پاشو میکوبید زمین واقعا عین پسر بچه ها شده بود.واقعا اگه داداشم داشتم انقد عاشقش نبودم. بعد اومد سمت منو یکی رو ب زور ازم گرفت وشرو کرد ب خوردن.اونقد با نمک این کارو کرد که صیغه قانونی تهران از خنده ریسه میرفت. صیغه قانونی اصفهان: خاک توسرت بچه ات الان باید از این کارا بکنه نه خودت من که دیگه انقد خندم گرفتع بود از اینکه صیغه قانونی در تبریز پشمکو از دستم قاپیده بود که نگو. احسان: مگه چیه. ممممم.دوستدارم. دلمممم.میخواد ب توچه...گ ینی نکشدت صیغه قانونی در شیراز با این قیافه وهیکل. ادای صیغه قانونی مشهد چهار ساله رو در میاره.

سواره ماشینا شدیم که احسان و صیغه قانونی از بچه هم بچه تر بودن کل ماشینارو ب هم ریختن ماشین جنگی بودواقعا همه با دهن باز نگاهمون میکرد. هرچند این کارو صیغه قانونی در مشهد شروکرد انقداین گارو کرد ک لج صیغه قانونی تهران هم در اومد و شروع کرد هردوتا با هم ب من حمله کردن وای اینه روانین. رو ب صیغه قانونی در تبریز گفتم اینا چیه سوار میشیم بچه گونست خسته شدم. صیغه قانونی در شیراز: آجی من ب خاطر تو سوار اینا شدمااا بخاطر من یا خودت ک میترسی من و ترس بهم گفتیم زکی آجی اما باشه حالا بریم سوار هیجانی و ترسناکترین وسیله شیم.

مطالب مشابه