ازش دور شدم و رفتم تو بلیط هواپیما تهران قشم تا لباس هامو عوض کنم و یه تایمی رو هم تو اتاق ورزشم باشم... بعد از یک ساعت نرمش دادن به عضله هام حوله رو انداختم دور گردنم و از پله ها اومدم پایین.. دنیا با دیدن من چشم هاش گرد شد و خیلی عمیق زل زد به رگ های روی بازوهام... ! بلیط هواپیما تهران قشم رسپینا یه تاپ آستین حلقه ای سفید و یه شلوار سفید پام بود از نگاهش خجالت کشیدم! سرمو انداختم پایین و رفتم داخل آشپزخونه...
بلیط هواپیمای تهران قشم چی می خوری
با صدایی که بشنوه گفتم: بلیط هواپیمای تهران قشم چی می خوری برای شام؟
بلیط هواپیما تهران قشم علی بابا نمی کنه پس دوتا ماهی سفارش میدم اوکی من میرم یه دوش بگیرم ببخشید که تنهات میزارم اشکال نداره سفارش ماهی رو دادم و رفتم داخل حموم زیر دوش...
بلیط هواپیما تهران قشم آب داغ خورد به تنم، لرزم گرفت... گرمای بدن اون دختر کوچولو... نفس هاش که به پوست گردنم می خورد...
بلیط هواپیما تهران قشم لحظه آخری دست کشیدم داخل موهام و پشت سر هم چندتا نفس کشیدم یه نفس عمیق کشیدم تا به خودم مسلط بشم... بلیط هواپیما تهران قشم علی بابا بار تو انتخاب لباس هام دقت کردم و یه لباس گشاد و آستین دار رو انتخاب کردم... روز بعد قبل از رفتنم به باشگاه براش صبحونه حاضر کردم و رفتم در اتاقش رو زدم... صدای خواب آلودش رسید به گوشم بله؟ یه لحظه می شه ببینمت؟ باید بلیط هواپیما تهران قشم چارتر چیز بهت بگم؟ در رو باز کرد و تو نگاه اول موهای به هم ریختش رو دیدم و بعدش دلم براش سوخت که با همون لباس های بیرونش خوابیده بوده.
با پشت دستش چشم هاش رو مالید و بهم نگاه کرد... بلیط هواپیما تهران قشم لحظه آخری: من صاحب یه باشگاه بدن سازی هستم و الان باید برم باشگاه، زودترین زمانی که بیام ساعت ۹ شبه و هیچکس جز خودم کلید این جا رو نداره، می تونی راحت باشی و هر کار دوست داشتی انجام بدی، همه چی هم داخل خونه هست حواست به تلفن خونه هم باشه که بهت زنگ میزنم باشه؟ بلیط هواپیما تهران قشم همون لحظه که گفتم تا ساعت ۹ نیستم چشم هاش خوابش رفت و باز شد! دنیا م... بليط هواپيما تهران قشم قيمت منو تنها نزاریا تو این خونه جای تو امنه سعی کن فقط از خونه خارج نشی و هیچ زنگ دری رو جواب ندی. بلیط هواپیما تهران قشم چارتر باید بری؟
خب بمونم خونه چیکار کنم بلیط هواپیما تهران قشم چارتر با خودت ببر نه اون جا یه محیط مردونست یه گوشه بلیط هواپیما تهران قشم علی بابا میشینم نه اصلا نمیشه اومد جلو و دست انداخت به لباسمو با التماس گفت: خواهش می کنم بلیط هواپیما تهران قشم رسپینا ببر هر جا که میری نه بابا زشته نمیشه بیشتر چسبید بهم دست هاش رو دور کمرم گذاشت تنها میترسم باید چیکار می کردم؟ ای چه بلایی به سرم آوردی؟! ؟ بليط هواپيما تهران قشم قيمت اما موهات رو جمع می کنی و به بلیط هواپیما تهران قشم حرف های من گوش می کنی باشه؟ با لبخند سرش رو تکون داد و رفت به طرف سرویس...
بلیط پرواز تهران قشم از مدتی بالاخره از خونه در اومدیم
بلیط پرواز تهران قشم از مدتی بالاخره از خونه در اومدیم. بلیط هواپیما تهران قشم لحظه آخری راضی به این کار نبودم اما جلوی التماس هاش نتونستم نه بیارم یعنی امروز سوژه همه میشما! فاصله باشگاه تا محل کارم زیاد نبود. در حد سه کیلومتر فاصله داره که همیشه پیاده میرم