ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل مهسا
مهسا
31 ساله از تهران
تصویر پروفایل هومن
هومن
47 ساله از تهران
تصویر پروفایل سعید
سعید
32 ساله از کرج
تصویر پروفایل بهار
بهار
32 ساله از تهران
تصویر پروفایل مارال
مارال
34 ساله از تهران
تصویر پروفایل علیرضا
علیرضا
45 ساله از گرگان
تصویر پروفایل سارا
سارا
47 ساله از تهران
تصویر پروفایل علی
علی
36 ساله از قم
تصویر پروفایل شیما
شیما
39 ساله از شیراز
تصویر پروفایل رها
رها
41 ساله از بابل
تصویر پروفایل جانان
جانان
35 ساله از تهران
تصویر پروفایل صالح
صالح
25 ساله از تهران

بهترین برنامه های دوستیابی رایگان کدام است؟

همین تا بهترین برنامه های دوستیابی رایگان اومد بره سمت تیام تا نذاره بره تیام سریع رفت پوفی کشیدم و درمونده بهترین برنامه های دوستیابی رایگان ایران حدیث کرد

بهترین برنامه های دوستیابی رایگان کدام است؟ - دوستیابی


لینک بهترین برنامه های دوستیابی رایگان

همین تا بهترین برنامه های دوستیابی رایگان اومد بره سمت تیام تا نذاره بره تیام سریع رفت پوفی کشیدم و درمونده بهترین برنامه های دوستیابی رایگان ایران حدیث کردم که گوشیش و برداشت و بدون اینکه نگاهم کنه گفت: بذار زنگ بزنم ارسلان ببینم میتونه بره دنبال این تیام... گوشیش و آوردم پایین و گفتم: نمیخواد بابا ولش کن...چند دقیقه دیگه بادش میخوابه خودش عین آدم برمیگرده حدیث سری تکون داد و همونجا روی پله نشسته بودیم.

همو بهترین برنامه های دوستیابی رایگانا میدیدیم

و همو بهترین برنامه های دوستیابی رایگانا میدیدیم. آخر از دست این تیام من سر خودمو میکوبم به دیوار یا میذارم ناکجا آباد؛ حالا ببینید کی گفتم من پوفی کشیدم و نگاهی به گوشیم کردم که دیدم ممد پیام داده...نیشم از اینجا تا کرج دم در عوارضی باز شد که حدیث سری به معنای تاسف تکون داد و گفت: بیا دیگه...شوخرش که پیام میده عین خر بابای صفر ذوق میکنه حالا اگه ارسلان به من پیام بده فوش دادنش شروع میشه و فقط میگه چندش زبونی درآوردم و بعد چشمکی زدمو گفتم: عزیزم، من فرق میکنم حدیث: شیطونه میگه بزنما شیطونه غلط بیجا میکنه تو به حرفش گوش نده حدیث هیچی نگفت که دوباره به پیامی که ممد برام فرستاده بود بهترین برنامه های دوستیابی رایگانا کردم.... ممد: ساعت هفت خودتو آماده کن که دیگه میخوام ببرمت پسم نمیارمت اوهوع اینو باش، توقعش چقدر زیاده این با خنده نوشتم: عزیزم توقع نداشته باش همین تا اومدی منو دو دستی تقدیمت کنن بگن؛ بفرما اینم دختر ترشیده و رسیده و گندیدهی ما تازشم الان تیام گذاشته رفته میگه راضی نیست که بیای خواستگاری نگاهی به حدیث کردم که چندشوار داشت نگاهم میکرد.

سرمو به معنای چیه تکون دادم که گفت: هیچی عزیزم...میخوام برم با عشقم صحبت کنم اجاره میدی؟ دستش و گرفتم و گفتم: بگیر بشین توام هعی. حدیث ادامو درآورد که بهترین برنامه های دوستیابی رایگان روبه ما دوتا گفت: شما دوتا میخواید همینطوری عین خرای تنبل مش غلام رضا بشینید سرجاتون؟ بیاید ببینم کلی کار داریم منو حدیث پوکر بهترین برنامه های دوستیابی رایگان ایران بهترین برنامه های دوستیابی رایگانها کردیم که حدیث گفت: خاله...به   دچار بحران هوویت شدیم... هردفعه با یه اسمی صدا میزنی آدمو خیلی محبتت و دوست دارم خاله بهترین برنامه های دوستیابی رایگانها به ترانه بگو...

بهترین برنامه های دوستیابی رایگانا محبت آمیزی به ترانه کرد

نگاش کن فقط لم داده داره به ریش نداشتهی ما میخنده بهترین برنامه های دوستیابی رایگان بهترین برنامه های دوستیابی رایگانا محبت آمیزی به ترانه کرد و بعد رو به ماها با یه اخم خنده داری گفت: بچم خسته ی سفره پاشید ببینم بهونه نیارید؛ تا پنج دقیقه دیگه اومدید که اومدید، نیومدید من میدونم شما دوتا بعد رفت توی آشپزخونه. با حدیث بلند شدیم و همینطورکه میرفتیم داخل آشپزخونه گفت: میگم بهترین برنامه های دوستیابی رایگانها من به کی رفته ها لبخند پر از حرصی زدم و سری تکون دادم و بعد بهترین برنامه های دوستیابی رایگان ایرانی چرخید به این ترانه گاو که واقعا خیلی گاوه بابا هم که اصلا توی یه عالم دیگهای بود خواستم یه چیزی به ترانه بگم که بهترین برنامه های دوستیابی رایگان باز صدامون زد و دیگه رفتیم توی آشپزخونه

مطالب مشابه