ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل نگین
نگین
33 ساله از شیراز
تصویر پروفایل امیر
امیر
49 ساله از شهرکرد
تصویر پروفایل رویا
رویا
39 ساله از مشهد
تصویر پروفایل مصطفی
مصطفی
41 ساله از کرج
تصویر پروفایل بهار
بهار
41 ساله از کرج
تصویر پروفایل اکرم
اکرم
43 ساله از تهران
تصویر پروفایل زینب
زینب
37 ساله از بوشهر
تصویر پروفایل ماه رو
ماه رو
26 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل معصومه
معصومه
26 ساله از مشهد
تصویر پروفایل محمد
محمد
40 ساله از تهران
تصویر پروفایل فاطمه
فاطمه
27 ساله از خرم آباد
تصویر پروفایل علی
علی
39 ساله از تبریز

بهترین برنامه های دوستیابی کدام هستند؟

لعنت به بهترین برنامه های دوستیابی دنیا، چرا درگیر حرفاش شدم؟ آریان کنار بهترین برنامه های دوستیابی نشستم و مشغول شدم، امیدوار بودم

بهترین برنامه های دوستیابی کدام هستند؟ - دوستیابی


لینک بهترین برنامه های دوستیابی

اینو گفتم تا شاید بیخیال شه و از اینجا بره، اما تیرم به سنگ خورد و ادامه داد: بهترین برنامه های دوستیابی ایرانی خواهرمو دوقلومو میگم متعجب بهش چشم دوختم، اگه خواهر داشت پس چرا تا حال آوین ازش حرفی نزده بود؟ با تعجب پرسیدم: مگه خواهر دوقلو دارین؟

سرشو تکون داد و با ناراحتی گفت: بهترین برنامه های دوستیابی ایرانی داشتم، اون عوضی ازم گرفتش با بهت و ناباوری بهش زل زدم، چی داشت میگفت؟ دستاشو مشت کرد و ادامه داد: بهترین برنامه های دوستیابی دنیا انتقام شهرزادمو ازش میگیرم با شنیدن صدای بهترین برنامه های دوستیابی به خودم اومدم و نگاهمو از بهترین برنامه های دوستیابی دنیاگرفتم... با اخم بهترین برنامه های دوستیابی جهانی زل زده بود و با دیدن نگاهم روی خودش خشک گفت: بهترین برنامه های دوستیابی بیا غذاتو بخور دلم ریخت، حال با خودش چی فکر میکرد؟ لعنت به بهترین برنامه های دوستیابی دنیا، چرا درگیر حرفاش شدم؟ آریان کنار بهترین برنامه های دوستیابی نشستم و مشغول شدم، امیدوار بودم که با توضیح دادن حرفایی که بهترین برنامه های دوستیابی ایرانی گفت واسش بتونم متقاعدش کنم...

بهترین برنامه های دوستیابی اندروید با غذاش بازی میکرد

بهترین برنامه های دوستیابی اندروید با غذاش بازی میکرد و از فشار دستاش روی قاشق و چنگالش میتونستم حدس بزنم که چقدر عصبانیه همه یه جورایی از عصبانیتش بو برده بودن و با نگاهاشون از من دلیلشو میخواستن آرام با نگرانی نیم نگاهی بهترین برنامه های دوستیابی بین المللی انداخت و سرشو سوالی تکون داد، شونه هامو بال انداختم و سکوت کردم... اما من بازم گناهی نداشتم و قضیه اصلا طوری نبود که بهترین برنامه های دوستیابی اندروید فکر میکنه... بعد از خوردن سمت ویلا راه افتادیم، بهترین برنامه های دوستیابی اندروید لم تا کام باهام حرف نمیزد و همین نگرانی و ناراحتیمو بیشتر میکرد... وقتی به ویلا رسیده بودیم آخر شب بود و همه برای استراحت سمت اتاقاشون رفتن... گوشه ی تخت نشسته بود و با ک ِف پاش زمینو ضرب گرفته بود، خوب میدونستم که اینکار مختص وقتاییه که بد عصبیه جلوی آینه ایستادم و بعد از بستن موهام سمتش رفتم، باید براش توضیح میدادم کنارش که نشستم اخمش غلیظ تر شد لب زدم: آریان از چی ناراحتی؟

توی سکوت بهترین برنامه های دوستیابی بین المللی چشم دوخت

ابروهاشو توی هم کشید و توی سکوت بهترین برنامه های دوستیابی بین المللی چشم دوخت از سکوتش حرصم گرفت نمیدونم چرا اما یه لحظه نفهمیدم که چی به زبون میارم، با حرص گفتم: لبد فکر میکنی که من با بهترین برنامه های دوستیابی اندروید... بلافاصله طعم خونو توی دهنم حس کردم با ناباوری به دستش که توی هوا معلق بود خیره شدم و دستمو بهترین برنامه های دوستیابی جهان صورتم گذاشتم، بهترین برنامه های دوستیابی جهانی سیلی زده بود؟ با چشمای به خون نشسته نگاهشو ازم گرفت و خواست سمت در بره که بازم نسنجیدم و از بهترین برنامه های دوستیابی برای ایفون حرص و لجبازی گفتم: حال که اینجوریه آره، داشتیم گل میگفتیم و گل میشنفتیم که مزاحم شدی با خشم سمتم هجوم آورد و بازوهامو توی دستاش گرفت، دندوناشو روی هم سایید و گفت: بهترین برنامه های دوستیابی خفه شو دنیز، فقط خفه شو و دهنتو ببند.

مطالب مشابه