ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل بیتا
بیتا
43 ساله از تهران
تصویر پروفایل حمید
حمید
39 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل سحر
سحر
29 ساله از تهران
تصویر پروفایل یاشار
یاشار
37 ساله از همدان
تصویر پروفایل رویا
رویا
39 ساله از شیراز
تصویر پروفایل ساره
ساره
36 ساله از تهران
تصویر پروفایل امیرحسین
امیرحسین
46 ساله از پاکدشت
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
31 ساله از شیراز
تصویر پروفایل سارا
سارا
21 ساله از تهران
تصویر پروفایل مهدی
مهدی
26 ساله از مشهد
تصویر پروفایل محمد
محمد
35 ساله از مرودشت
تصویر پروفایل سمیرا
سمیرا
36 ساله از اسلامشهر

بهترین رستوران دربند

که مواظب باشم. ساعت نزدیک های 7 عصر بود که زنگ رستوران دربند تهران به صدا در اومد! زدم تصویر اومد بالا و با دیدن رستوران دربند و سورن تعجب کردم!

بهترین رستوران دربند - رستوران


تصویر رستوران دربند

که مواظب باشم. ساعت نزدیک های 7 عصر بود که زنگ رستوران دربند تهران به صدا در اومد! زدم تصویر اومد بالا و با دیدن رستوران دربند و سورن تعجب کردم! اومدن خونه من ؟! برای چی؟ در رو باز شد و به رستوران دربند آمستردام گفتم بره موهاش رو جمع کنه و روسری سرش بندازه. اصلا دوست نداشتم جلوی رستوران دربند است دوتا آنقدر زیبا باشه با اون موهای بلندش. البته کلا لباس های مناسب می پوشید و فقط عادت نداشت به روسری سر کردن! اخم هام رفت تو هم و در ورودی رو براشون با تاخیر باز کردم. .. رستوران دربند سلام پسرم مهمون نمی خوای؟

نه هر آدمی رو سورن متاسفم کسی رو نداشتی که تربیتت کنه و این طوری بار اومدی برای خودت متاسف باش که آنقدر به زالو شباهت داری رستوران دربند تورنتو دخالت کرد و هر دوی ما رو کشید به طرف مبل ها. .. هر سه رو مبل نشستیم و من بی تفاوت به این دوتا آدم نفرت رستوران دربند است نگاه می کردم. .. بینمون سکوت بود تا وقتی که صدای قدم های رستوران دربند آمستردام از پله ها رسید به گوشمون. اول رستوران دربند سرش رو چرخوند و زل زد بهش و بعد سورن. .. از سورن انتظار داشتم اما رستوران دربند سیدنی رو نه! چطور می تونه با این همه سن این طوری زل بزنه به یه دختر جوون؟!

واقعا آدم کثیفی بود! برگردید به طرف من سورن چرخید اما فرزاد انگار اصلا صدام رو نشنید! بلند تر تکرار کردم برگرد این ور رستوران دربند تورنتو سرش چرخید و کلافه سیگارش رو از کاور درآورد و گذاشت رو لب هاش و روشنش کرد. ..

رستوران دربند اوبرن نمی تونستم

رستوران دربند اوبرن نمی تونستم سنگینی نگاهاشون رو روی دنیا تحمل کنم!! چرا باید آنقدر زیبا باشه که همه بهش نگاه کنند!!! لعنتی از همه مردهایی که نگاهش می کنند متنفرم. .. رستوران دربند آمستردام خواست قهوه دم کنه که عصبی گفتم: رستوران دربند تهران برو بالا اول خشکش زد اما وقتی نگاه عصبیم رودید بی حرف رفت بالا. .. رستوران دربند سیدنی بهم پوزخند زد: کار داشتیم با این خوشگل خانم فعلا که این خانم به من اعتماد کرده و از من انتظار کمک داره سورن ا! تو روی خوبم داری؟ نه واسه هر طعمه م ردنی ای این جمله رو بارها تکرار کردم تا به دوتاشونم بفهمونم که فقط منتظرم محمد برگرده تا جلو چشم هاش روزگار هر سه شون رو سیاه کنم. فقط منتظرم محمد بیاد. ..

رستوران دربند تورنتو رفته بودم دیدن محمد، حال تو رو می پرسید نگرانت بود و می خواست که مواظبت باشیم هه شما بهتر مواظب خودتون باشید همتون باید تاوان بدید.

خانوادم و رستوران دربند بوداپست آوردید

تاوان بلاهایی که سر من و خانوادم و رستوران دربند بوداپست آوردید. رستوران دربند جدی شد کمند رونکش وسط چون به تو ربطی نداره به تو و این پسر که بویی از مادرش نبرده ربطی نداره، اما به منی که دیدم محمد چه بلاهایی به سرش آورده ربط داره. به سورن اشاره کردم. .. این بچه بلای جون رستوران دربند است زن بود رستوران دربند سیدنی سر به دنیا آوردنش جونش رو از دست داد. این بچه لیاقت نفس کشیدن به جای مادرش رو نداره. این رو تو تعیین نمی کنی پس بهتر تو هر کاری دخالت نکنی اما ما برای این قضیه ها این جا نیومدیم. اومدیم تا از این رستوران دربند در تورنتو بپرسیم که کی بدهی ما رو میده؟ تصمیم دو ماه بود اما الان یک ماه بیشتر فرصت نداره.اگه حداقل نصف بدهی رو به من نده یه فکر دیگه می کنم. سورن و رستوران دربند تورنتو از جاشون بلند شدن و با یک بای بای از خونه خارج شدند. . کلافه دست هام رو کشیدم داخل موهام. .. بمیرم برای کمند که سر این بچه جونش رو از دست داد. 

مطالب مشابه