یه جوجه سیخ کردنه فیل هوا کردن که نیست نحوه ثبت نام در سایت صیغه ایرانیان خندید: پس مراقب دستات باش چایی میخوری؟ بله ممنون نحوه ثبت نام در سایت صیغه ایرانیان از جا برخاست و یک لیوان چای ریخت و روی میز جلوی دست ثبت نام برای همسر صیغه ای گذاشت
ثبت نام برای همسر صیغه ای گفت: گاهی به میگم
ثبت نام برای همسر صیغه ای گفت: گاهی به میگم حکمتت رو شکر! یکی مثل عمله ها صبح تا شب دارن میدون و از دست و پاشون کار میکشن و کمتر حرف میزنن یکیم مثل ما! صبح تا شب میشینیم روی! صندلی, نه دستی ازمون تکون میخوره نه پایی! فقط زبون و البته فقطم اراجیف سرهم میکنید! ثبت نام سایت صیغه ایرانیان خندید: بدجنس نباش ثبت نام در سایت صیغه ایرانیان پشت میز نشست و مشغول سیخ گرفتن جوجه ها شد که نحوه ثبت نام در سایت صیغه ایرانیان باز سر صحبت را باز کرد: الان از وقتی که من پام به این خونه باز شده حدود سه ماه میگذره و تو هنوز که هنوزه! قابل ندونستی یه سر به مرکز مشاورم بزنی خیلی بد قلقی!
ثبت نام در سایت صیغه ایرانیان خندید
ثبت نام در سایت صیغه ایرانیان خندید: مونده تو دلتا! معلومه که مونده توی دلم! آپارتمانمم نیومدی ببینی خب میخواستی یبار دعوتمون کنی! ای چشم سفید! تا حالا هزار بار دعوتت نکردم و تو هر بار ناز کردی! نه منو بابا رو! همه رو! من, بابا, استاد, خانوادت آهان! خب دوست داشتم اولین بار تنها بیای خونم حوصله بقیه رو ندارم الکی بهونه نیار! بگو گند زدم رابطم با استاد خراب شده ثبت نام سایت صیغه ایرانیان که معلوم بود از بوجود آمدن این بحث ناراضی است گفت: گندی نزدم پس چی شده که تو جن شدی و استاد نمیدونم!
ثبت نام در سایت صیغه ایرانیان ابرویی بالا داد
دقیقا از روزی که رفتیم باغ گلها! اتفاق خاصی نیفتاده! تو مساعل ما دخالت نکن! ثبت نام در سایت صیغه ایرانیان ابرویی بالا داد و گفت: خیلی خوب! نزنی منو حالا! ثبت نام برای همسر صیغه ای خندید: ماهی که زدن نداره خوردن داره! ثبت نام در سایت صیغه ایرانیان پوزخندی زد و گفت: یوقت تیغاش تو گلوت گیر میکنه ثبت نام سایت صیغه ایرانیان قهقهه زد: راستم میگی! والا این ماهی که من میبینم همش استخون و تیغه بذاریش توی! دهنت تصور میکنی یه جوجه تیغی گذاشتی دهنت تازه گوشت تلخم هست.