باور کن پزشکی قانونیم تایید کرده که فقط بر اثر اصابت به قلبش اهنگ غمگین معین روزگار هق زد: پس بذار ببینمش بذار برای همیشه باهاش کنم با چشمهای اشکی گفت: نمیشه عزیزم هنوز بهمون تحویل ندادن البته که نیست دیگه, یه مشت استخونه دستهایش شل شد و از یقه رها شد با تصور استخوانهای اون از ته دل زجه زد هر چه میکرد نمیتوانست آرامش کند زجه میزد و گریه میکرد
اهنگ غمگین معین روزگار انقدر خودتو عذاب نده
تصور اون هم برایش عذاب آور بود چه برسد به یک مشت استخوان او را در آغوش کشید و گفت: بسه اهنگ غمگین معین روزگار انقدر خودتو عذاب نده مطمعنم اونم الان از این حال تو راضی نیست تمومش کن و اهنگ غمگین معین یاد حرفهای 10 آهنگ برتر معین افتاد, روزی که پدرش به شدت با کمربند به جانش افتاده بود اهنگ غمگین معین روزگار به بهانه دیدن خانم فرهی به خانه شان رفت آقای فرهی و شادیا خانه نبودند خانم فرهی بخاطر حال بد اون آشفته بود اهنگ غمگین معین اجازه گرفت به اتاقی که آهنگ معین داخل آن حبس بود برود و با او حرف بزند و مثال نصیحتش کند خانم فرهی هم قبول کرد
10 آهنگ برتر معین وارد اتاق شد
10 آهنگ برتر معین وارد اتاق شد و به محض دیدن حال خراب اون زد زیر گریه آقای فرهی به وحشیانه ترین شکل ممکن کتکش زده بود رفت و کنار اون نشست اون چشمهایش را باز کرد و به محض دیدن چشمهای اشکی اهنگ غمگین معین اخمی کرد و گفت: تحت هیچ شرایط دوست ندارم چشمات بارونی بشه حتی زیر تابوتم اهنگ غمگین معین در میان گریه آرام گفت: روزی من زنده باشم و تو نباشی ببین چه بالیی سر خودت آوردی خب یکم به دل بابات راه بیا که انقدر ازش کتک نخوری به دل بابا راه اومدن یعنی درس خوندن من متنفرم از درس خوندن, وقت تلف کردنه دوست دارم کار کنم, دوست دارم روزی بتونم یه مکانیکی بزرگ بزنم