که ما گل مساوی و هم زدیم دوتایی با نگین چنان جیغی زدیم که چایی پرید توی گلوی ثبت نام همسریابی آغاز نو بیچاره همسریابی هلو با عکس روی میله دروازه نشسته بود و داشت ناخن هاشو نگاه می کرد نفس زنون وعصبی بهش زل زد و گفت: ثبت نام همسریابی آغاز نو حواست کجاست؟ جستجوی کاربران همسریابی آغاز نو نگاهشو از ناخن هاش گرفت و گفت: تو فقط به من گفتی بیا وایس تو دراوزه منم دقیقا همین کار و کردم!
جستجوی کاربران همسریابی آغاز نو نگفتیم بیا
یکی زد توی پیشونیش و گفت: جستجوی کاربران همسریابی آغاز نو نگفتیم بیا نقش مانکن لباس ورزشی رو بازی کن توی دروازه وایس یعنی اجازه نده توپ گل بشه! جستجوی کاربری همسریابی آغاز نو براش دهن کجی کرد و گفت: من در همین حد بلدم! پوفی کرد و گفت: لااقل در برابر توپ یه عکس العملی نشون بده بفهمم اونجا خشکت نزده! صدای خنده نگین و مینو خانم هم زمان بلند شد من دست به کمر و نفس زنون داشتم مینو خانم نگاه می کردم که ثبت نام همسریابی آغاز نو هم بلند شد و هم زمان که آستین های گرم کن شو بالا می کشید اومد سمت ما و گفت: من می تونم جای جستجوی کاربری همسریابی آغاز نو بازی کنم! اوپس! مگه فوتبال بلده! چقدرم از خود متشکر جمله اش کاملا دستوری بود نه سوالی! قبل از اینکه حرفی بزنه جستجوی کاربری همسریابی آغاز نو ذوق زده گفت: وای چقدر دلم چایی می خواست و دروازه رو ول کرد و رفت سمت مینو خانم!
کجا میری جستجوی کاربری همسریابی آغاز نو! ؟
غر زد کجا میری جستجوی کاربری همسریابی آغاز نو! ؟ بازی که هنوز تمام نشده! همسریابی هلو با عکس روی تخت ولو شد و گفت: من تعویض شدم جام و می دم به جوون ترا که اونام یه خودی نشون بدن بازی یه طرفه است برد صد در صد با ماست! از لحن جدی همسریابی هلو با عکس همه مون خندیدم ولی جالب بود که هر چرتی که می گفت خودش عمرا نمی خندید شاید واسه همین بود که رفتارش بیشتر خنده دار می شد ثبت نام همسریابی آغاز نو با موذی گری نگاهی به ما کرد و گفت: خوب چکار کنم؟ بیام جای همسریابی هلو با عکس؟ روش به من بود منم شونه ای بالا انداختم و گفتم: شما یا جستجوی کاربران همسریابی آغاز نو چه فرقی می کنه؟ و با ابروهایی بالا رفته نگاش کردم خوب معلوم بود از اینکه فوتبالشو در حد جستجوی کاربران همسریابی آغاز نو که اندازه چقندرم از فوتبال چیزی سرش نمی شد