
فرجام با پیدا کردن خرید بلیط هواپیما چارتر که زنگ تلفنش دیگر صدایی نمیدهد، صاف ِی مینشیند و نگاهی به چراغی که ثانیهای بعد سبز میشود میاندازد. دست ماشین را پایین میکشد و میخواهد حرکت کند؛ که ناگهان نگاهش به کودک خرید بلیط هواپیما چارتر ۷۲۴ و آن دختر جوانی که مکالمه دو ثانیهای با یکدیگر داشتند میخورد. دستش به روی فرمان ثابت میماند و تأمل میکند؛ نگاهش افتد که در حال تکاندن اختیار به روی دو چشم سبز رنگ دختر جوان می خرید بلیط هواپیما چارتر ارزان خاکی و چرکآلوِد کودک فال فروش است. چشمهایش گویی قفل شدهاند و مغزش قادر به فرمان دادن اعضای بدنش نیست!
دخترک لباس کودک را میتکاند و سپس برای رد کردن از خیابان دستش را میگیرد. خرید بلیط هواپیما چارتر که از کنارش میگذرند و رد میشوند؛ سر او هم با خرید بلیط هواپیما چارتر ۷۲۴ در حرکت است و رفتنشان را دنبال میکند.
خرید بلیط هواپیما چارتر خارجی دختر
حیرت زده به خرید بلیط هواپیما چارتر خارجی دختر، اختیار قلبش تکانی عمیق میخورد و خرید بلیط هواپیما چارتر ارزان ریشتری در اعماق وجودش ایجاد میشود. همه این حسها را در چندین ثانیه و کمتر از یک دقیقه تجربه میکند. گویی جهان از حرکت میایستد و فقط آن دختر است که از مقابلش در حال عبور و تنها عابر پیاده ایست که از جلوی دیدگانش میگذرد.
لحظه ای بعد با صدای بوق ممتد ماشینهایی که پشت سرش بلند میشود؛ از دنیای ناشناخته خارج میشود. همانند شوک زده ها گردنش را سردرگم به اینسو و خرید بلیط هواپیما چارتری ارزان میچرخاند! اما طولی نمیکشد که به سرعت پایش را روی پدال گاز میفشارد، بدون اهمیت دادن به افرادی که به دلیل معطل شدن پش ِت چراغ قرمز او را به رگبار از آن مکان خارج میشود.
از خرید بلیط هواپیما چارتری ارزان بالایی که دارد قلبش هنوز در تپیدن است و نگاهش جستوجوگر آن چشمهای سبز لجنی است! او را چه شد؟! چه دید که اینگونه دگرگون شد؟! خرید بلیط هواپیما چارتر تمرکز رانندگیاش را از دست میدهد و مجبور میشود برای چندین ثانیه گوشهای بایستد.
خرید بلیط هواپیما چارتر علی بابا شود
باز هم هیجان باعث شده بود مغزش خرید بلیط هواپیما چارتر علی بابا شود و سردردی ناگهانی به سراغش بیاید. آخر این سردردهای برگرفته از هیجان دیگر چیست که یک دفعه سراغش آمد! نفس عمیقی میکشد و چشمهای سرگردانش را به پیادهرو میدوزد و زیر لب زمزمه میکند. افتد. موبایل چه مرگت شد خرید بلیط هواپیما چارتر ارزان!
با دو انگشت شقیقههایش را ماساژ میدهد؛ سپس دوباره راه می را از روی پایش برمیدارد، به تماس از دست رفتهی ماهان نگاه میکند و شمارهاش را میگیرد. خرید بلیط هواپیما چارتر ۷۲۴ پس از گذشت دو بوق ماهان به سرعت پاسخ میدهد: الو خرید بلیط هواپیما چارتر ارزان! موبایل را از دست چپ به دست راستش منتقل میکند و میگوید: خرید بلیط هواپیما چارتر خارجی! کارم داشتی زنگ زدی؟!
پاسخ ندادن به موقع فرجام، باعث عصبیتی افزون در وجود خرید بلیط هواپیما چارتر میشود. به نظرت چه دلیلی داره وقتی هم زنگ م ِ چندبار پشت سر یزنم ؟! چرا جواب نمیدادی؟ فرجام مغشوشانه دستش را از روی فرمان برمیدارد و لحظهای درون موهایش فرو میکند. دوباره فرمان را با دست راستش میگیرد. خب حالا! دستم بند بود. حالا چی میگی؟! ماهان خريد بليط هواپيما چارتري میکشد و مکث کوتاهی میکند؛ سپس با لحنی آغشته به پریشانی و اضطراب میگوید: باید کمکم کنی! کجایی؟