
دلم میخواست بغلش کنم و ازش تشکر کنم اما خب نمیشد تا حاال توی عمرم هیچ کس به اندازه مادرم برام عزیز نبود اما حاال احساس میکردم که مردی مثل آهنگ عاشقانه ایرانی هم داره توی ذهنم برام مرد مهمی میشه مردی که عین مادرم نگرانم بودو میخواست از این فالکت نجات پیدا کنم از طرفی میخواستم بهش اعتماد کنم بهش می اومد پسر خوبی باشه از طرفی دختری مثل من که توی اونجور مهمونی ها کار میکرد نباید از اینکه خونه یه پسر کار میکنه ترسی داشته باشه اونم پسری مثل آهنگ عاشقانه ایرانی که معلوم بود چه جور شخصیتی داره باشه
آهنگ عاشقانه دلبری امیدوارم
پس شام فردا شبتون آماده توی فر حاظره آهنگ عاشقانه دلبری امیدوارم دستپخت خوبی داشته باشی دستپختم خوبه نگران نباشید روزخوش آقای سخاوت آهنگ عاشقانه دلبری خوش اومدی ازش کردمو از اتاق بیرون اومدم درو که بستم لبخند گنده ای روی لبام نشست کشمش بیریخت به سمتم برگشت نگاه تحقیرآمیزانه ای بهم کرد که باعث شد وقتی از روبه روش رد میشدم لبخندی بهش بزنم چیه آهنگ عاشقانه با صدای زن ایرانی؟حرص میخوری؟بخور گوشت بشه به تنت بابای گلم از مقابلش که رد شدم سرخوش وارد آسانسور شدم و طبقه همکفو فشردم به دیوار آسانسور تکیه دادم با ذوق چشمامو روی هم بستم و دستامو توی هوا تکون دادمو خندیدم چه قدر خوشحال بودم اصلا دلم نمیخواست به این فکر کنم که بودن آهنگ عاشقانه ایرانی کنار من دائمی نیست
فقط میخواستم الانمو که کلی هیجان داشتم خوشحال باشم احساس میکردم الانی که توی این شرایط بودم حتی کتک خوردن هم برام قابل تحمل میشد چون کسی مثل آهنگ عاشقانه دلبری رو داشتم موجودی که وجودش توی زندگیم واقعا لازم بود وای جون قراره براش از این به بعد آشپزی کنم وووییی تازه قراره شبا که مهمونی شبونه برام جور میشه پیشش بمونم چه قدر حال میده ایول ایول ایول یکهو آسانسور ایستاد که باعث شد تا به خودم بیام و لبخند گنده روی لبمو پاک کنم در باز بشه و پسری که بهش میخورد تقریبا همسن آهنگ عاشقانه دلبری باشه توی درگاه نمایان شد
موبایلش دستش بودو داشت باهاش ور میرفت وقتی در باز شدرو دید سرشو باال آورد با دیدن من یکم جا خورد حتما از سرو وضعم و قیافه ترکیدم اینطوری جا خورده بود وارد آسانسور شد و دکمه همکفو فشرد سرمو پایین انداختم و اصال به تیپ جذاب و بوی عطر محشرش توجهی نکردم شما برای کار اومدید؟ نخیر شمارو تا حاال اینجا ندیدم میتونم بپرسم با کی کار داشتید؟ از اینکه اینهمه فوضول بود اخمی کردم سریع به سمتش برگشتمو با عصبانیت گفتم: به شما چه ربطی داره؟حتما با یکی کار داشتم پسره هم متقابال اخم کرد چشمای قهوه ای کمرنگش یکم به عصبانیت زد اما سعی کرد خونسرد باشه اتفاقا به من مربوط میشه خانوم شما منو نمیشناسید هرکی هست باش به من چه اه این آسانسور لعنتی چرا واینمیسته با تخسی اخمی کرده بودمو به در نگاه میکردم که پسره هم حق به جانب درحالیکه موبایلشو توی جیبش میذاشت گفت: اگه بهم نگی کی هستی و اینجا چی کار میکنی نمیذارم از این شرکت بری بیرون چیه میخوایی جلومو بگیری؟
به کانال آهنگ عاشقانه شاد خبر میدم
من که نه...اینقدر بیکار نیستم بفهمم تو کی هستی و تو شرکتم چی کار میکنی به کانال آهنگ عاشقانه شاد خبر میدم اونوقت خودت باقی مراحلو شاهد میشی از لفظ شرکتم یه طوری شدم یعنی چی؟یعنی این شرکت برای این کانال آهنگ عاشقانه شاد بود؟پس آهنگ عاشقانه ایرانی چی؟مگه اون رئیس نبود؟حتما داره بلوف میزنه و سرکارم میذاره از این فکر پوزخندی زدم و بی تفاوت رومو ازش گرفتم و اصال محلش ندادم اما توی دلم یه غوغا به پا بود از تیپش که معلوم بود از آدمای مهم این شرکته، میتونست با آهنگ عاشقانه با صدای زن ایرانی حرف بزنه و اجازه نده من از اینجا بیرون برم اونوقت توی دردسر می افتادم اینطوری خونوادم میفهمیدن که اومدم یه همچین شرکتی بعد ببینن رئیسش پاشاس دیگه سر به تنم نمیذاشتن از فکروخیاالت خودم لرزشی توی تنم افتاد وای چرا این آسانسور لعنتی وانمیسته؟از پله ها پایین می اومدم زودتر میرسیدم اه لعنت بهت با توام...نکنه آهنگ عاشقانه با صدای زن ایرانی؟
به سمتش برگشتم باید یه جوابی بهش میدادم که هم قانعش کنه هم بسوزونتش ببینید من نه جاسوسم نه دنبال کار اومدم اینکه به نگهبانی بگید اجازه خروج منو نده خودتون تو دردسر می افتید فقط همین کانال آهنگ عاشقانه شاد یه نگاه به لباسام کرد بعد به صورتم پوزخندی زد خواست چیزی بگه که همون لحظه آسانسور ایستاد سریع ازش بیرون اومدم و به سمت در خروجی پا تند کردم صداش که پشت سرم بود به گوشم رسید اما باعث نشد وایسم یه بار دیگه این اطراف ببینمت تحویلت میدم