ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل آرش
آرش
43 ساله از سمنان
تصویر پروفایل آریا
آریا
40 ساله از کرج
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
23 ساله از تهران
تصویر پروفایل نازی
نازی
45 ساله از تهران
تصویر پروفایل بیتا
بیتا
39 ساله از تهران
تصویر پروفایل پانیذ
پانیذ
41 ساله از شمیرانات
تصویر پروفایل نسیم
نسیم
43 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل نازنین
نازنین
36 ساله از تهران
تصویر پروفایل رضایت
رضایت
38 ساله از تهران
تصویر پروفایل امیرحسین
امیرحسین
28 ساله از ورامین
تصویر پروفایل حامد
حامد
33 ساله از شیراز
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
33 ساله از تهران

دانلود تصاویر زنانی که صیغه میشوند

احسنت یعنی من الان توی چسم و هرکسی بخواد باهام حرف بزنه خونش حلاله ساعتی صيغه مي شوم کشیدم و رفتم تیک تاک تا ببینم ایده چی داره که یهو یه کلیپی دیدم و پوکید

دانلود تصاویر زنانی که صیغه میشوند - صیغه


تصاویر زنانی که صیغه میشوند

ساعتی صيغه مي شوم کشیدم و بعد انجام عملیات سری، بیحوصله رفتم تو آشپزخونه. ماشالا چشم نزنم سایت ازدواج موقت با عکس اینارو، بزنم به تختهی سر تصاویر زنانی که صیغه میشوند همه سرا تا ته توی گوشی بود. اونوقت اسم سایت ازدواج موقت با عکس بد در رفته یعنی اگه بگم از شدت خواب نمیتونستم چشمامو باز نگه دارم دروغ نگفتم واقعا خیلی خوابم میاد. خمیازهای کشیدم بدتر از اسب آبی که ممد یه بشقاب گذاشت جلوم و گفت: خوابالو خانوم بفرما. نگاهی به بشقاب کردم، سوپ؟

سایت ازدواج موقت با عکس بخوام بخورم

نه ، الان بدتر از هر عذابیه که دادی کی برای صبحونه سوپ میخوره که سایت ازدواج موقت با عکس بخوام بخورم؟ آخه چرا؟ توی خونه هم از دست سوپ فراری بودم، یعنی اینجا هم باید باشم؟ نگاه اندر صفیحی بهش انداختم که خندید و منم سری به علامت تاسف تکون دادم. دستمو گذاشتم زیر چونم و چشامو بستم و داشت کمکم چشام گرم میشد. چشمام به زور وا میشدن. یه چند باری سرم هی میاومد پایین که یهو شترق، قشنگ رفتم تو ظرف سوپ. وای انگار سوپرو از کوره درآوردن به معنای واقعی کباب شدم. بچه ها هم ترکیده بودن از خنده. سرمو آوردم بالا، قشنگ خوابم پریده بود.

با حرص گفتم: مرض خنده نداره که... پاشدم و صورتم رو شستم و اصلا هم نرفتم صبونه بخورم و این الان یعنی چی؟ احسنت یعنی من الان توی چسم و هرکسی بخواد باهام حرف بزنه خونش حلاله ساعتی صيغه مي شوم کشیدم و رفتم تیک تاک تا ببینم ایده چی داره که یهو یه کلیپی دیدم و پوکیدم از خنده. واقعا ایدهی خیلی باحالی بود باید روی مشخصات زنانی که صیغه می شوند اجراش کنم. فعلا حال و حوصله قهر کردن ندارم با بعدا بزرگه.

رفتم سمت تصاویر زنانی که صیغه میشوند

رفتم سمت تصاویر زنانی که صیغه میشوند و گفتم: اری، اردسی، مشخصات زنانی که صیغه می شوند با توعم دیدم جواب نمیده واسه همین زدم روی شونش که با سردی تمام برگشت گفت: چیه؟ از سرد حرف زدنش حس کردم از پوست تا استخونم یخ زد. مشخصات زنانی که صیغه می شوند عادت نداشت با کسی سرد باشه. متعجب از لحنش گفتم: یه کلیپ... که تصاویر زنانی که صیغه میشوند با دستش هولم داد و گفت: برو با یکی دیگه بگیر، حال و حوصلهی تورو ندارم. بهت زده نگاهش کردم، بعید بود ازش این رفتارا. اونم در مقابل چشمای بهت زدم رف کنار دیانا و دیانا بغل کرد با هم نشستن روی مبل. حس میکردم یه چیزی داره بد توی گلوم سنگینی میکنه تصاویر زنانی که صیغه میشوند چش شده آخه؟

مطالب مشابه