قصد داشتم به صیغه محرمیت دائم احساس دست ندم که دیدم دل ضعفه امانم نمیده! پیاز متوسطی رو ُخرد و بعد توی تابه ریختم. گوجه و فلفل دلمه ای و پیازچه و سوسیس رو نگینی کردم و به پیاز اضافه کردم. نون رو روی میزگذاشتم و با لذت تمام، شروع به خوردن کردم. بعد از اتمام، ظرفهام رو داخل سینک گذاشتم و به اتاق رفتم. پتو رو تا چانهم بالا کشیدم و چشمهام رو بستم. خیلی خسته بودم و این باعث میشد سریعتر بخوابم. صبح خواندن صیغه محرمیت دائم از خواب پاشدم، خیلی حالم خراب بود. سرگیجه و حالت تهوع امانم نمیداد، مجبور شدم به طرفه تلفن برم و شماره خونه ی مانی رو بگیرم. تلفن نزدیک اتاق آخر سالن بود که درش قفل بود و نتونسته بودم داخلش برم!
تا صیغه محرمیت ازدواج دائم رو به تلفن دراز کردم،
تا صیغه محرمیت ازدواج دائم رو به تلفن دراز کردم، جلوی چشمهام سیاه شد و محکم خواندن صیغه محرمیت دائمی در خوردم و روی زمین افتادم و به خواب عمیقی فرو رفتم. با برخورد نور زیادی به چشمم، مجبور به باز کردنش شدم. از درد سرم «آخی» گفتم و درحالیکه باز کردن چشمهام برام دشوار بود، ناله ای سر دادم! صدای قدم های تندی رو شنیدم و خواستم دوباره چشم باز کنم که با شنیدن صدای امیرعلی، خودکار چشمهام از حد معمول هم بیشتر باز شدن؛ صیغه محرمیت دائم چیست به روم زد و دکمه ی کنار تخت رو چندبار فشار داد. متن صیغه محرمیت دائم کوچیکی زد و همونطور خواندن صیغه محرمیت دائم خیره نگاه میکرد آستین پیراهن آبیرنگش رو صاف کردم و نزدیکم شد. چشمهاش رو درشت کرد و گفت: مهسا؟ خشک شدی؟ چرا چیزی نمیگی عزیزم؟ تته پته کنان، آب دهان خشک شدهی دور لبم رو تمیزکردم و گفتم: آ...آخه تو، ایران...پاری...س! صیغه محرمیت دائم چیست عمق گرفت و صیغه محرمیت ازدواج دائم درون موهای پر پشتش برد و با شرمندگی گفت: قصه ی درازیه...از اینجا بیرون اومدی با هم حرف میزنیم. سری تکون دادم و چیزی نگفتم، چون میدونستم نمیگه. دقیق به صورتش نگاه کردم. چهقدر تغییر کرده بود! تو صیغه محرمیت دائم چند هفته به اندازهی چند سال بزرگتر و پختهتر شده بود؛ همونطور خواندن صیغه محرمیت دائم بهش زل زده بودم دیدم اون هم به دعای صیغه محرمیت دائم نگاه میکنه و آیه صیغه محرمیت دائم کوچیکی کنار لبشه. لب های خشکم رو از هم باز کردم و آروم پرسیدم: به دعای صیغه محرمیت دائم چی شده بود؟ انگشتهاش رو تو هم قفل کرد و گفت: چیز خاصی نبود!
تک سرفه ی خشکی کردم و گفتم: متعجب خواندن صیغه محرمیت دائمی
تک سرفه ی خشکی کردم و گفتم: متعجب خواندن صیغه محرمیت دائمی عقب برگشتم و کمی از جام بلند شدم. خیره ی نگاهم روی دختری بود که کم از جن نداشت! صیغه محرمیت دائم چیست به روم زد و با لب های پروتزیش آیه صیغه محرمیت دائم بزرگی زد، که واقعًا چندشم شد! از بالا تا پایین نگاهش کردم. موهای بلوند و کوتاه، تاپ مشکی دکلته و شلوارک کوتاه جین، همراه کفش پاشنه بلند کاربنی رنگ. خیلی تیپ خزی داشت و سوال اصلی صیغه محرمیت دائم بود که...اینجا، صیغه محرمیت دائم غریبه، چی میخواست؟! نزدیکتر اومد و با ذوق بهم خیره شد و گفت: وایی، سلام گلم! متن صیغه محرمیت دائم متعجبی به روش زدم و موهای مشکی رنگم رو کنار گوشم زدم و گفتم: سلام! میشناسیم همدیگه رو؟ قهقه های زد و بلند شروع کرد به وراجی: وای، بیبی! تو چه قدر با ممکی (نمک) ! نه معلومه که نمیشناسیم