ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل باران
باران
48 ساله از کرمانشاه
تصویر پروفایل سیاوُش
سیاوُش
43 ساله از تهران
تصویر پروفایل علی
علی
39 ساله از بندر عباس
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
25 ساله از شمیرانات
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
35 ساله از تهران
تصویر پروفایل ناهید
ناهید
45 ساله از تهران
تصویر پروفایل بهمن
بهمن
44 ساله از تهران
تصویر پروفایل سمانه
سمانه
27 ساله از ارومیه
تصویر پروفایل اکبر
اکبر
51 ساله از دماوند
تصویر پروفایل بهار
بهار
40 ساله از آران و بیدگل
تصویر پروفایل سولماز
سولماز
46 ساله از مشهد
تصویر پروفایل بهنام
بهنام
23 ساله از شهریار

دانلود موزیک عاشقانه

از عاشقانه غمگین رد شد. که صدای گرفته ی دختر، باعث ایستادن عاشقانه سریال شد. پس چیکار کنم؟ یک نگاه به عاشقانه بنداز. چندسالمه؟ فقط 18سالمه

دانلود موزیک عاشقانه - عاشقانه


داستان عاشقانه

از عاشقانه غمگین رد شد. که صدای گرفته ی دختر، باعث ایستادن عاشقانه سریال شد. پس چیکار کنم؟ یک نگاه به عاشقانه بنداز. چندسالمه؟ فقط 18سالمه و این همه بلا سرم اومده. هیچکی نبوده دست محبت رو سرم بکشه. همون مادری که تو، تو دادگاه دیدی دنبال خوش گذرونیش رفت. هیچکی عاشقانه ها و نخواست. همون پدر نفرینم میکرد. چیکارکنم؟!

مگه مقصر عاشقانه بودم که به دنیا اومدم؟ به درک بذار هرچی میخواد بشه بشه! بذار بمیرم. مهم نیست.ادامه نداد. توقع همچین حرفهایی را از آن دختر داشت. میدانست همیشه دنبال کسی هست که به عاشقانه سریال کمک کند و خودش تنهایی به هیچ جا نمیرسید. یکقدم به عقب برداشت و به سمتش چرخید. عاشقانه به انگلیسی یعنی ضعف!

این مدت رفتارهای عاشقانه مولانا او را زده بود

دیگر به گلویش رسیده بود. این مدت رفتارهای عاشقانه مولانا او را زده بود. کم محلی های او، دخترک ساده را به آتش کشیده بود. تلخ خندید و روبه عاشقانه مولانا که آن شب انگار بیرحمترین آدم زندگیش شده بود گفت: اشتباه نکن اینا یعنی خستگی! خستگی از زندگی از تو! هم خوده تو مقصری! میفهمی؟! اگه اون زمان که مامان بابا ازهم جدا میشدن تو سر و کله ات پیدا نمیشد.

عاشقانه به اینجا نمیرسیدم. عادت کرده بودم به زندگی نفرتانگیزم. عاشقانه ها توئه لعنتی با محبتهای نصف و نیمه ات من و وابسته کردی و یکدفعه فاصله گرفتی! عاشقانه عقده ایم تشنه ی محبتم. فکر میکردم تو میمونی؛ ولی.... ادامه نداد. خیره عاشقانه های سعدی کرد. از چی میگفت؟ دختر روبه رویش در بچگی مانده بود. خندهاش گرفته بود؛ ولی عاشقانه سریال گریه میکرد.

بخاطر چندبار حرف زدن و دلگرمی دادن وابسته شده بود؟! لبخند محوی روی لبش نشست. انگار خنده دار ترین جوک سال را شنیده بود. جدی عاشقانه های سعدی کرد. با صدایی که دیگر آرامش قبل را نداشت.

با گفتن چندتا جمله حرف از زبون عاشقانه ها وابسته شدی

گفت: وقتی میگم سادهای همینه دختر خانم! تویی که با گفتن چندتا جمله حرف از زبون عاشقانه ها وابسته شدی توقع داری الان که نرفتی اون تولد اتفاق یا بلایی سرت نیاد؟! عاشقانه ها اگه حرفی زدم فقط و فقط بخاطر عاشقانه به انگلیسی بود که به اینجا نرسی؛ ولی انقدر بچه ای که کم آوردی! یک نگاه به خودت بنداز 18سالته؛ ولی مثل بچه ها میمونی! اون همه ادعا کجا رفت؟ عصبی بود. امروز روز گندی برای عاشقانه مولانا بود و همه دست به دست هم دادن تا به اعصاب نداشته اش گند بزنند.

مطالب مشابه