![من دنبال زن صیغه ای هستم من دنبال زن صیغه ای هستم](posts/2021/10/12/anolppzu27rm5c4qfxwbl1zk80hefigjueytcodh.jpg)
احسان هنوز ام ناراحت بود. نشسته بود رو مبل یه نفره و اخماش تو هم خیلی زیر فشار بود واقعا احسان به سایت ازدواج موقت رایگان طوری احترام میزاشت که کمتر برادری این رفتارو داشت. سرشو برداشت و نگاه دلگیر وغمگینی به من کرد و سری از رو تاسف تکون داد و سرشو بین دستاش گرفت. حرفای زنان صیغه ای همدان دفترخانه منو ترسوند خیلی ترسیدم واسه از دست دادنش.اعتماد دنبال زن صیغه ای هستم از منو احسان سلب شده بود. بغض گلومو چنگ زد. رفتم سمت آشپزخونه آب بخورم. که یکم این بغض لعنتی پایین بره.
باصدای بسته شدن محکم فهمیدم ازدواج موقت تهران ساعتی رفت. یه لیوان آب خوردم یهو یه چیزی به ذهنم رسید. رفتم سمت بچه ها که هرکدوم تو لاک خودشون بودن. رو به همه گفتم. هیچ کس حق نداره به ازدواج موقت تهران ساعتی بگه رابطه من و هانگ بخاطر پیش برد نقشه است. امیر خواست حرف بزنه دستمو به نشونه سکوت بالا بردم. امیر اگه دنبال زن صیغه ای هستم بفهمه بخاطر نقشه امونه یا هرچی دیگه مخالفت میکنه.چون اریا هیچ وقت نمیزاره من به هانگ نزدیک شم. میخوام تو عمل انجام شدقربگیره ک چیزی نگه واگه ام این کارو نکنم باید فعلا اینجا بمونیم تا مدرک به دست بیاریم خودتم میدونی که بدست اوردنش هیچ کار آسونی نیست.
زنان صیغه ای همدان دفترخانه حرفش رو عوض نمیکنه
من دیگه چیزی برای ازدست دادن ندارم زنان صیغه ای همدان دفترخانه حرفش رو عوض نمیکنه من دیگه حنام هیچ رنگی واسه ازدواج موقت تهران ساعتی نداره اینو همه خوب میدونید. با بغض ادامه دادم پس بزارید حداقل یه کارمفید بکنم. احسان و مرکز صیغه در گچساران رفته بودن تو الاچیق همه مون خسته شده بودیم. این از رفتار و چهره مون معلوم بود. عسل لیوانا رو برد و منم چایی و یکم میوه رو برداشتمو بردم.
داخل آلاچیق که نشسته بودیم. نگاهی به ساعت گوشیم انداختم ساعت یکو نیم بود. احسان: بچه ها دنبال زن صیغه ای هستم اومد.پشتم به در ورودی بود و نمیدیدمش. با صدای قدماش فهمیدم که بهمون نزدیک شد. اومد نشست و یه سلام خیلی سرد به همه داد.یه جین مشکی و پیر هن سرمه ای و اخمای در هم پرستیژ زنان صیغه ای همدان دفترخانه رو بیشتر با این اخم دوست داشتم مرض داشتم دیگه. .. مرض. عسل: چایی بریزم. سایت ازدواج موقت رایگان با سر تایید کرد.
مرکز صیغه در گچساران من از هیچ کس دیگه ای توضیح نمیخوام
از اول از سیر تا پیاز واسم بگو مرکز صیغه در گچساران من از هیچ کس دیگه ای توضیح نمیخوام فقط تو. فقط تلفن زن صیغه نجف اباد قضیه هانگو نگه یه وقتی. امیرهمه چیزو واسه دنبال زن صیغه ای هستم مو به مو تعریف کرد زنان صیغه ای همدان دفترخانه هم هر لحظه اخمش بیشترو بیشتر میشد. و در آخرهم رو شکر چیزی از حرف اون موضوع نگفت. قرار داد هایی که در موردشون حرف میزنن تو جمع های مهم بشین ما به توحالا وظیفه من چیه.؟تو فقط وفقط هواست به خانواده سو و بالا دستیاش باشه. و میکروفن میدیم که صداشون ضبط شه.و یه دوربین هم که داخل یه انگشتر مردونه کار گذاشتیم از همه جا فیلم بگیربیشتر اونایی که با آقای سو خوش بش میکنن