ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل مهدی
مهدی
44 ساله از تهران
تصویر پروفایل محمود
محمود
40 ساله از اهواز
تصویر پروفایل باران
باران
21 ساله از اسلامشهر
تصویر پروفایل جواد
جواد
69 ساله از قم
تصویر پروفایل آنا
آنا
51 ساله از کرج
تصویر پروفایل مریم
مریم
41 ساله از تهران
تصویر پروفایل بهنام
بهنام
45 ساله از گرگان
تصویر پروفایل ساناز
ساناز
35 ساله از تهران
تصویر پروفایل ملیسا
ملیسا
29 ساله از کرج
تصویر پروفایل علی
علی
39 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل مرجان
مرجان
44 ساله از تهران
تصویر پروفایل نازنین
نازنین
32 ساله از تهران

در کجا صیغه کنیم؟

چیه؟ طلب بابات رو میخوای؟ چیه؟! از کجا صیغه پیدا کنیم میپرسی؟ کجا صیغه موقت کنیم کجا صیغه کنیم یا بهم میگی چی شده یا.... یا چی؟ میخوای چیکارکنی؟ بزنی؟

در کجا صیغه کنیم؟ - صیغه


در کجا صیغه کنیم

من اول بیرون برم و دوباره پشت سرم راه بیاد. دستهاش از پاکتهای خریدهای کجا زن صیغه کنیم پر بود. وارد مغازهی لباس مردونه شدم و اون همچنان بیخیال پشت سرم داخل اومد. سایز کجا صیغه موقت کنیم رو میدونستم. چند مدل تیشرت و ُبلیز چهارخونه یا ساده براش برداشتم. روی پیشخوان گذاشتم و قبل اینکه بخواد جلو بیاد تا پول رو حساب کنه، کارت خودم از کجا صیغه پیدا کنیم درآوردم و به مغازهدار دادم و خنثی به کجا صیغه کنیم نگاه کردم. یه چند لحظهای به هم نگاه کردیم که صدای فروشنده در اومد: رمزتون خانوم؟ سیزده هشتاد. پاکت لباس ها رو گرفتم و به سمت آسانسور حرکت کردم. از شانس خوبم آسانسور خالی بود و فقط کجا زن صیغه کنیم و کجا صیغه موقت کنیم داخل رفتیم. چون طبقهی آخر بودیم، خیلی طول میکشید تا به پارکینگ برسیم. پاکتها کجا باید زن صیغه کنیم از دستش گرفتم و با اخم نگاهش کردم. چیه؟ طلب بابات رو میخوای؟ چیه؟! از کجا صیغه پیدا کنیم میپرسی؟ کجا صیغه موقت کنیم کجا صیغه کنیم یا بهم میگی چی شده یا.... یا چی؟ میخوای چیکارکنی؟ بزنی؟! لازم باشه میزنمتم! اصلا اگه قرار بود این مدلی کنی، چرا کجا باید صیغه کنیم رو ایران آوردی؟خودت زور کردی! تو که تا صبح حالت خوب بود. پس چی شد؟ بریم خونه و حرف بزنیم. بیا.

و بعد دستش از کجا صیغه پیدا کنیم جلوم گرفت.

و بعد دستش از کجا صیغه پیدا کنیم جلوم گرفت. با اخم جلوتر راه رفتم و به دست خشک شدهش توجه ای نکردم. جلوی ماشین که رسیدم، نگاهش کردم. ریموت کجا باید زن صیغه کنیم زد و سوار شدیم. تو ماشین نه آهنگی زد و نه حرفی! ساعت حدودهای ده شب بود که به اتاق رسیدیم. خب! تعریف کن. کجا صیغه کنیم: اول برو تو. عجب! وارد شدم و با مسخرگی، دستهام رو به کمرم زدم. بگو. مهسا، ول کن! یکم بیحالم، همین. داری دروغ میگی. گیر سهپیچ دادی ها! اه.کجا صیغه کنیم اگه قراره تو کل زمان سفرمون اینجوری کنی، همین فردا بلیط برگشت بگیر! نخواستم بابا. کجا صیغه پیدا کنیم از جاش بلند شد و نزدیکم شد. دستهاش کجا باید زن صیغه کنیم دور شونهام انداخت و ملایمت گفت: یکم بیحوصله شده بودم. الان خوبم. دوست ندارم ناراحت باشی. باشه؟ آخه چرا دردت رو بهم نمیگی؟ حالا خودت میفهمی. فشار آرومی با دستاش به شونهم وارد کرد و روی تختش نشست.

لباسهام کجا بریم صیغه کنیم عوض کردم و کنارش نشستم.

لباسهام کجا بریم صیغه کنیم عوض کردم و کنارش نشستم. با لبخند نگاهم کرد و گفت: تو پاریس دوست داری؟ خیلی. حتی یه زمانی جزئی از آرزوهام بود! میدونستی کجا باید صیغه کنیم اونجا یه خونه دارم؟ با حیرت نگاهش کردم. نه؟! آره. بعد دستهکلید همیشگیش رو بیرون آورد و کلیدی رو نشون داد.اینه. با ذوق از دستش گرفتم. یعنی واقعًا این کلید یه خونه تو پاریسه؟ آره. دوست داری دست تو باشه؟ چی؟ مگه میشه؟ آره یه جای امن نگهش دار. دست تو باشه، خیالم ازت راحتتره! نمیدونم چرا وقتی داشت این حرفها رو میگفت، یه غمی پشت لحنش حس میشد. شاید کجا باید صیغه کنیم حس میکردم. ولی اون موقع اینقدر خوشحال بودم که.... اص ًلا رفتار غمدار کجا صیغه کنیم، برام مهم و تو چشمم نمیاومد! با ذوق گرفتم خوابیدم. درحالیکه آیندهی نامعلومم داشت یواشیواش، بهم نزدیک میشد. این آینده، کل زندگی کجا زن صیغه کنیم رو تغییر میداد. صبح که از خواب پاشدم، کجا صیغه موقت کنیم رو کنارم ندیدم. همونطور با موهای وزوزی و لباس گله گشادم به سمت دستشویی میرفتم، کجا صیغه پیدا کنیم رو دیدم. 

داخل تراس درحالیکه سیگاری روی لبش بود، داشت با تلفن صحبت میکرد. لای در کمی باز بود. دوست داشتم بدونم با کی حرف میزنه! یعنی...یعنی...امکان داشت دوست دخترش باشه؟ خب! به هر حال اون یه پسر جذاب با کلی خاطرخواه بود. گوشم کجا بریم صیغه کنیم به در چسبوندم و گوش دادم. اورهان نمیشه. من نمیتونم ناراحتش کنم. ازت خواهش میکنم، برگشتیم ترکیه خودت بهش بگو.

مطالب مشابه