میگفت من همیشه از زنای ایرانی که واسه و دینشون ارزش قائلن و حفظ میکنن احترام و ارزش خاصی قائلم. آریا در حال ترکیدن بود. پس چشمشو گرفتی. عسل: آنا همیشه تو چشمه. دوست یابی شیدایی: شین پاشو بریم بالا پرونده ها رو مرتب کنیم. سایت دوست یابی شیدایی بلندش وباشین رفتن داخل. بچه هاخنده شون گرفته بود. ریز ریزخندیدن عسل: آخیش دلم خنک شد. هه... احساس میکنم بازی راباختم..
هیچکس حواسش نیست من یاربودم، نه حریف... چیزی نگفتم سرم و انداختم پایین چایی رو بدون قند میخوردم. تو فکر رفتار آریا بودم. احسان: خروج از سایت شیدایی به به
جون خود دوست یابی شیدایی اگه اگه ببینم دل بستی به این پسره یا خامش بشی اول شمارو میکشم بعد خودم اینو الان دارم میگم که هنوز هیچی معلوم نیست تو سهم آریایی زن آریایی روت غیرت داره.فهمیدی. خوش ندارم دوست یابی شیدایی بازم نامردی ببینه.
عسل: احسان خان یه طرفه به نرو خواهشن اگه آنا سهم آریاست پس غلط کرده از اول گفته مجرده و خروج از سایت شیدایی رو معرفی نکرده.که این گند تا این حد پیش بره.
سایت دوست یابی شیدایی غیرت داره.
سایت دوست یابی شیدایی غیرت داره. هه...چقدر غیرت داره زنش تنها تو اتاق بخوابه و بره بغل یکی دیگه.اگه غیرتی بوده تا الان از آنا بود. خروج از سایت شیدایی هم الان بخاطر همون سایت دوست یابی شیدایی جونت داره این کارو میکنه واگر نه یه تار موی همین آقارو که لیاقتشو نداره رو به صدتای هانگ نمیده.
شما مردا همیشه هوای همو دارید. همه تون مغرورو خود خواهید. خوبید تا وقتی دل طرفو میبرید.بعد از اون در حد مردونگی نامرد میشد. کور میشین و عشق رو نمیبینید. یاکه خیال دارین ما زنا دلمون نشکنه.یه نفرمونم اینطوری باشه همه میشین و میدین. احسان پاشد که بره که صداش زدم احسان. واستاد.. من بخاطر هدفم هر کاری میکنم.
امیرو سایت همسریابی با شماره و احسان مسخ شده منو نگاه میکردن.. ...
از لحظه تا الان دو روزی میگذره هرکی سرش تو کار خودشه. هانگ با من رابطش خیلی خوب بودو ازمن و اعتقاداتم خوشش اومده بود و با طرز فکرم کنار اومده بود مثلا قرار بود برای آشنایی چند مدت با هم باشیم و بعد تریپ ازدواج برداریم. دوست یابی شیدایی هم که با شین بود و بعضی شبا هم خونه نمیومد.. گوشیم زنگ خوردو از فکر بیرون اومدم. الو: سلام بانو امروز بریم یکم بگردیم که شهرمونو خوب ببینی.اولا سلام. دوما منو سایت همسریابی با شماره تنهاییم و بایدعسلم بیارم.