اومد پایین و به طرف در حرکت کرد ولی یه لحظه برگشت و کلمات خیلی بدی رو کنار هم چید و زد تقصیر زندگی نحص منه که جز تو پناهی بهم نداد که آخر این طوری بازیم بدی بیمکث در خونه رو باز کرد و رفت!! اولش از اتفاق پیش اومده تو شک بودم اما کم کم متوجه شدم که واقعا امیر تتلو بهشت از خونه رفت! چند بار پشت سر هم پلک زدم و تند بلند شدم و رفتم دنبالش.. .
از خونه خارج شدم و خودم رو به در خروجی رسوندم تا ببینم کجا رفته ؟ که متوجه شدم با قدم های بلند داره به طرف جاده اصلی میره. اون بیشتر از این کوچه جایی رو بلد نبود و این امیر تتلو رو می ترسند که یهو گمش کنم سریع در رو زدم باز شد و سوار ماشین شدم و امیر تتلو من باهات قهرم دادم.. . امیر تتلو اینستاگرام قدم باهاش با ماشین می رفتم و از شیشه باهاش جدی حرف می زدم اگه تا سه شماره نیای سوار بشی اتفاق های خوبی برات نمی افته اما امیر تتلو بهشت بی حرف قدمش رو تند تر کرد! بی تربیت دوبار کنارش قرار گرفتم امیر تتلو و سحر قریشی با امیر تتلو کل کل کردن عاقبت خوبی نداره قبل از این که ا ز کوره در برم بیا سوار شو امیر تتلو من دلم تنگه با لحجه غلیظی که داشت یه فحش معروف انگلیسی داد و فاصلش رو از ماشین بیشتر کرد دیگه داشتم قاطی می کردم که سه تا پسر نوجوون از رو به روی امیر تتلو در اومدن و امیر تتلو بهشت از قصد یه جور رفتار کرد.
امیر تتلو خانم وزیری سه تا پسر اومدن
که انگار مزاحمش شدم امیر تتلو خانم وزیری سه تا پسر اومدن کنار ماشین و یکیش که تازه پشت لبش داشت سبز می شد گفت هوی مگه خودت ناموس نداری ؟
امیر تتلو من باهات قهرم یکی پسره محکم زد به ماشین فکر نکن لگنت چیزیه ها، مرد با غیرتش مرده حرف هاشون داشت عصبی ترم می کرد و امیر تتلو من دلم تنگه آخر زدم رو ترمز که صدای امیر تتلو و سحر قریشی رسید به گوشم این آقا مزاحم من شده چپ چپ بهش نگاه کردم، با همون موهای باز وپریشونش و لباس غیر مناسب پریده بود بیرون و حالا سه تا پسر لات و الوات رو داشت به من ترجیح میداد! دارم براش پسره از داخل پنجره دست انداخت به یقه لباسم بیا پایین ببینم.
امیر تتلو اینستاگرام نفس عمیق کشیدم
امیر تتلو اینستاگرام نفس عمیق کشیدم تا آنقدر رو خودم کنترول داشته باشم که آسیب جدی بهشون نزنم در رو باز کردم و تا پیاده شدم با دیدن قد و هیکل امیر تتلو خانم وزیری پسری که دستش به یقم بود شل شد و افتاد! پشت سرش هم دوتا پسر دیگه یه قدم رفتن عقب و پسری که جلوتر بود با صدای ترسیده گفت: شرمنده داداش ما نباید تو بحث خانوادگی دخالت می کردیم اخم هام به شدت تو هم بود اما آروم موندم تا شررشون کم بشه که شد. بی حرف داشتن دور می شدن آزمون که صدای امیر تتلو و سحر قریشی خورد تو اعصابم امیر تتلو من باهات قهرم هی کجا می رید ؟!
وایسید دعوا کنید اون سه تا پسر قدم اشون تند شده بود و من هم به طرف امیر تتلو من دلم تنگه قدم برداشتم که امیر تتلو بهشت با یه حرکت خیلی سریع تر از من به همون طرفی که اون پسر ها می رفتن دویید و منم دیگه رسیدم به ته ظرفیتم و مثل دیوونه ها دوییدم طرفش امیر تتلو دستم بهت برسه می کشمت اون سه تا پسر تا سرشون چرخید دیدن عصبانی دارم می دوام فکر کردن که دنبال اون هام شروع کردن به دوییدن! امیر تتلو و سحر قریشی هم که جایی رو بلد نبود هر جا اونا می رفتن می رفت و منم مجبور بودم برم، اما لامصب سرعتش خیلی بالا بود و هر کاری می کردم فاصلم از دو متر باهاش کمتر نمی شد داد زدم