عادل روزنامه رو اروم پایین اوردو گفت عادل-چند مورد رو باید بهت یاداوری کنم اینجا خونه ی ماست ایشونم خواهرم پس صداتو واسش بلند نکن چون در اون صورت قبل از من عابد یه بالیی سرت میاره زن صیغه موقت-هه خواهر زن صیغه موقت حسینی-از خواهر نداشتمم بیشتر برام عزیزه پس حواست به کارات باشه زن صیغه موقت - نه خیر خیلی هم جدی گفتم حرفامو زن صیغه موقت در تبریز خواهش میکنم یه شوخی بود فقط تا زن صیغه موقت در تبریز اومد یه چیزی بگه زودتر گفتم زن صیغه موقت در تبریز - لعنت به شیطو نزن صیغه موقت خواهش میکنم تمومش کن چیزی نگو چند دقیقه ای هر سه تامون ساکت شدیم ک زن صیغه موقت یهو از جاش بلند شد و کیفشم برداشت و به حالت قهر به طبقه اتاق ها رفت زن صیغه موقت پوزخندی زدو گفت -فکر میکنه
الان بره بالا با اغوش باز ازش پذیرایی میکنه دختره احمق نگو تو دلت نگهدار از تو توقع این رفتارارو ندارم چرا اینقدر باهاش بد رفتاری میکنین گناه داره حداقل تو دیگه چیزی بهش زن صیغه موقت-خواهر گلم هر سلامی یه علیکی هم داره اون میگه من که نمیتونم جواب ندم.بعدشم کی تو این خونه ازین خوشش میاد که من ازش پیروی کنم؟
شرایط زن صیغه موقت - بدت نمیاد
خواستم بگم من که زودتر نگو من که باور نمیکنم تو از اون خوشت بیاد شرایط زن صیغه موقت - بدت نمیاد؟
یدفعه از زبونم در رفتو گفتم باتعجب به چشمام زل زدو گفت بدم نمیاد فقط به موقعیتش حسودیم میشه دستپاچه پریدم وسط حرفشو گفتم یعنی چی به موقعیت اون حسودیت میشه ؟ یعنی تو عابدو... -نه نه اشتباه نکن هیچی بین ما نیست شرایط زن صیغه موقت- پس بگووووو. من میگم هی چپو راست داداشی داداشی تو پاچه من میکنی به عابد که میرسی عابد عابد میکنی. ای جنس خالف هاله سوتی نمیدی همینیم که میدی ابروتم باهاش میدی زن برای صیغه موقت- خیله خب حاال نمیخواد خجالت بکشی عاشقی که بدنیست خیلیم خوبه بازم فهمیدم توم دل داری مستاصل گفتم زن برای صیغه موقت- بذار فکرامو کنم ببینم چی میشه قول میدی به کسی نگی؟ -ارث زن صیغه موقت ارث زن صیغه موقت- خرج داره ابجی گلم خرج داره -چی میخوای؟ عده زن صیغه موقت- یه شام که طوری نمیشه؟ -خیله خب باشه عده زن صیغه موقت- حالا شد یه چیزی... یدفعه رفت تو فکر دستاشو به هم داد و ارنجاشو گذاشت روی زانوهاش سرشو یذره جلو بردو بعداز یه مکث کوتاه گفت یعنی هنوزم هست راستشو بخوای منم عاشق شدم عجب تیکه ای بود فرشته ای بود واسه خودش عادل- اوهوم واقعا؟ عادل- خیلی خوشگله اصلا تو عمرم مثل اونو ندیدم معرکس خب تعریف کن عادل- خیلی خیلی دوسش داری؟ عادل- کنارت نشسته اسمشم عادله خب کجاست اسمش چیه؟ کنجکاوم کردی دیوونه روانی منو سرکار گذاشته باحرص منو دست میندازی؟
-خیلی لوسی خیله خب باشه غلط کردم عادل-
اخه گروه خونی من به این کارا میخوره؟ عشق کجا و ما کجا؟ یدفعه عابد رو دیدم که دست زن صیغه موقت رو گرفته و اونو دنبال خودش میکشونه همزمان با عادل نگاهی ب هم انداختیمو ایستادیم ب اون دوتا خیره شدیم با صورتی برافروخته از خشم جلومون ایستاد دست زن صیغه موقت بندرعباس و محکم رها کرد عابد- عذرخواهی کن فکر کنم بدجوری دعواشون شده یه طرف صورت زن صیغه موقت بندرعباس سرخ شده فکر کنم سیلی رو خورده رو به زن صیغه موقت بندرعباس با دادی که اولین بار بود ازش میشنیدم گفت قضیه چیه؟
زن صیغه موقت حسینی با ترس اروم جلوم اومدو بهم گفت مگه کری؟
زن صیغه موقت حسینی با ترس اروم جلوم اومدو بهم گفت مگه کری؟ گفتم عذرخواهی کن -من.... معذرت میخوام قبل ازینکه جوابی بده عابد تهدید وار انگشتشو جلوی صورت زن صیغه موقت حسینی گرفتو