ای مکث شد و بعد دوباره همون صدا اومد صدای اونم می لرزید از کی؟ از کی چیزی یادت نمی آد؟ یک ساله یک سال پیش توی همین ورود به سايت اغاز نو همسریابی به هوش اومدم سایت همسریابی آغاز نو صفحه اصلی گفت من سایت همسریابی آغاز نو صفحه اصلی دخترشم ولی دیروز زن سایت همسریابی آغاز نو صفحه اصلی منو تعقیب کرده بود
سایت همسریابی آغاز نو پنل کاربری نیستم
بهم گفت دخترش ورود به سايت اغاز نو همسریابی مرده و من سایت همسریابی آغاز نو پنل کاربری نیستم من باید چکار کنم؟ گوش کن تو باید از اونجا بیای سایت اغاز نو همسریابی چطوری؟ کی؟ من خیلی اجازه ندارم برم سایت همسریابی آغاز نو پنل کاربری هربارم که می رم دو سه نفر همراهمن من بهت می گم چکار کنی اشکمو گرفتم و گفتم تو همونی که توی پاساژ دنبالم اومد؟
منو از کجا می شناسی؟
احساس کردم صدا خیلی غمگین شد بهتره منو به همون اسم سایت همسریابی آغاز نو ازدواج موقت بشناسی هر چی کمتر بدونی بهتره با لجاجت گفتم منو از کجا می شناسید؟ صدای یک نفس عمیق و بعد صدای جدی سایت همسریابی اغاز نو شیراز شنیدم این حرفا باشه برای بعد اولین کار ما نجات تو از اون سایت اغاز نو همسریابی است فقط کافیه بیای ورود به سايت اغاز نو همسریابی بقیه اش دیگه با ماست باشه ولی چون دیروز رفتم سایت همسریابی آغاز نو پیامهای من فکر نکنم تا هفته آینده بتونم بهونه ای برای از سایت همسریابی آغاز نو پیامهای من رفتن بیارم
سایت اغاز نو همسریابی چکاره است
چون فهمیدم سایت اغاز نو همسریابی چکاره است بیشتر داره برام سخت می گیره یک هفته خیلی زیاده باید زودتر بیای حداکثر تا سه روز دیگه فهمیدی؟ سه روز؟ باشه سعی خودمو می کنم نگاهی به گوشی انداختم و گفتم بهتره من قطع کنم چون می ترسم شارژ گوشیم تمام شه اگه خاموش شه راه ارتباطی من با شما قطع میشه خیلی خوب ولی هر روز یک پیام به این شماره بده و به من بگو حالت خوبه باشه دلم نمی خواست قطع کنم ولی مجبور بودم انگار سایت همسریابی آغاز نو ورود بودم که برای یه مدت مرخصی گرفته بودم و حالا باید برمی گشتم توی صدای زمزمه سایت همسریابی آغاز نو ازدواج موقت انگارقلبم رو تکون داد مواظب خودت باش ورود به سايت اغاز نو همسریابی و تماس قطع شد با بغض به گوشی خاموش شده نگاهی انداختم و سرمو روی زانوهام گذاشتم
صدای سایت همسریابی آغاز نو ورود از پشت تلفن انگار آرامش عجیبی به من داده بود این صدا هر چی که بود قبلا هم به گوشم رسیده بود حالا مطمئن بودم که سایت اغاز نو همسریابی هر کی هست، یا همون مرد توی پاساژه، یا کس دیگه ای که منو می شناسه و در گذشته با من رابطه نزدیکی داشته یاد لحن صداش و غم عجیب توی صداش که افتادم دوباره دلم لرزید جمله آخرشو با خودم تکرار کردم مواظب خودت باش سایت همسریابی آغاز نو ورود چقدر این اسم به گوشم قشنگ بود