ولی زندگی که تموم نشده بلندشو و این مسخره بازیارو تموم کن وقتی که پاتو توی اون سایت همسریابی دوهمدل جدید میذاری حق نداری با عذای بی موردت بقیه رو هم ناراحت کنی.
تو به مرگ مادرم میگی عذای بی مورد ؟ تو دلت عذا داری کن برای ارامش روحش دعا کن براش خیرات کن نه اینکه با گریه زاری دیگرانو فقط ناراحتو نگران خودت کنی در ثانی مرده پرستی اصال کار درستی نیست همونطور که از در خارج میشد اروم زمزمه کرد سایت همسریابی دوهمدم از زنده ها هم هستن که منتظره توجهتن سايت همسريابي دو همدم اقاجون منتظره چیزی گفتی؟ از سایت همسریابی دو همدم ادرس جدید و بعدهم از سایت همسریابی دو همدل بیرون رفتیم توی ماشین جاگرفتم و چند لحظه..... وارد حیاط شدم پر از گل از هر رنگو طرحی از یه هشتی که با سنگ مر مر درست شده بود رد شدیم بعد یه جاده چمن کاری شده که اطرافش پر از گل بود مسیر ادامه داشت تا به پله ها و سنگ فرشا و بعدم به یه ساختمون سایت همسریابی دوهمدم جدید بزرگ دایره ای شکل میرسید پایین پله ها دوتا استخر به شکل دایره که از فواره های رنگی پرشده بود این واقعا سایت همسریابی دو همدل ی بابا علیه؟
عالیه خانوم جلوی ساختمون منتظرمون بود جلو رفتم سایت همسریابی دوهمدم جدید کردم اروم بغلم کرد عالیه خانوم عزیزم ببخش که نتونستم زودتر از اینا و برای مراسم بیام با عادل رفته بودیم فرانسه برای اتمام کاراش.
تسلیت میگم این چه حرفیه عالیه خانوم ممنونم از لطفتو اروم شونه هامو گرفت عالیه خانوم من دختر نداشتم ولی امروز یه دختر زیبارو بهم داده.
سایت همسریابی دوهمدم جدید مادره خوبی نمیشم
سعی میکنم چیزی برات کم نذارم هرچند که مثل سایت همسریابی دوهمدم جدید مادره خوبی نمیشم ولی خوشحال میشم که منو مادره خودت صدا کنی چشم بنده همچین ذوق کرد که نگو دوباره سفتو محکم بغلم کرد همیشه فکر میکردم این زنای پولدار یه ادمای مغرور و خودخواه و بدجنس باشن ولی نظرم با دیدن عالیه خانوم کامال برگشت وارد سایت همسریابی دو همدل شدیم.
طبقه اول سایت همسریابی دوهمدم خوشگلو با سلیقه با مبلمانو بوفه مجسمه های قیمتی که همه چی به رنگ هوه ای بود ب عالوه ی دوتا سایت همسریابی دو همدم ادرس جدید و اشپز سایت همسریابی دو همدلی قرار داشت
دوتا پله درهم پیچیده که دو طبقه رو به هم متصل میکرد
طبقه دوم سایت همسریابی دوهمدم نظرمو جلب کرد همه سايت همسريابي دو همدم جدیدها گرد هم بودنو دور یه گل سایت همسریابی دو همدلی شیشه ای بزرگ جمع شده بودن که سقفشم شیشه ای بود پله ها امتداد داشت تا پله سوم طبقه سوم به جای اون همه جدید فقط یه سالن بزرگ بود ک فکر میکنم مخصوص مهمونیاشون بود.
سايت همسريابي دو همدم به رنگ یاسی و صورتی سایت همسریابی دوهمدم قشنگ بود
وقتی عالیه خانوم همه جارو بهم نشون داد به طبقه اتاق ها برگشتیمو رو بهم نشون داد باهم وارد شدیم سايت همسريابي دو همدم به رنگ یاسی و صورتی سایت همسریابی دوهمدم قشنگ بود کلی باهم حرف زدیم شاید ساعت ها اشک ریختمو اون حرف زد گفت از خاطراتی که با مادرم داشتن از زیبایی مادرم که همه رو جذب خودش میکرده از اینکه دوتا دوست صمیمی بودن که زن دوتا پسر عمو شدن گفت از این سایت همسریابی دو همدلی ازین جایی که یه روزی مال بابام بودو شبی که سایت همسریابی دوهمدل جدید به دنیا میاد اونو به عنوان چشم روشنی هدیه میده گفت از پوالیی که برام پسنداز کردن از حواس بابا وحید حواسی که تا