ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل رضایت
رضایت
38 ساله از تهران
تصویر پروفایل بیتا
بیتا
39 ساله از تهران
تصویر پروفایل نسیم
نسیم
43 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل حامد
حامد
33 ساله از شیراز
تصویر پروفایل نازی
نازی
45 ساله از تهران
تصویر پروفایل آرش
آرش
43 ساله از سمنان
تصویر پروفایل آریا
آریا
40 ساله از کرج
تصویر پروفایل امیرحسین
امیرحسین
28 ساله از ورامین
تصویر پروفایل پانیذ
پانیذ
41 ساله از شمیرانات
تصویر پروفایل نازنین
نازنین
36 ساله از تهران
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
33 ساله از تهران
تصویر پروفایل کبری خانم
کبری خانم
47 ساله از تهران

شرایط ازدواج دائم چیست؟

منو عسل یه ساعت پیش که داشتیم بازی میکردیم دیدیم ازدواج دائم داره میاد سمت ما ولی بعدش ازدواج دائم تلگرام نفهمیدیم چطور غیبش زد و اصلا ندیدیمش

شرایط ازدواج دائم چیست؟ - دائم


ازدواج دائم

انقد جلو رفته بودم که به خودم اومدم دیدم آب تا لبام داره میرسه. دقیقا مثل این و بود تنها فرقش این بود که عشقی نداشتم که بخواد نجاتم بده. پوزخندی زدم و اومدم برگردم یهو پام لیز خورد و همین تا خواستم جیغ بکشم پرت شدم تو آب و صدام توشع خفه شد. دست و پا میزدم که ازدواج دائم تلگرام نفسم گرفت و سیاهی مطلق... «ارسلان کاشی» بعد یه ساعت آب بازی تازه، داشتیم والیبال بازی میکردیم. حواسم کلا سمت ازدواج دائم تهران بود ولی معلوم نیست کجا رفته. به هرحال درسته که باهاش به خاطر دیانا سردم ولی دلیل نمیشه مراقبش نباشم. پوفی کشیدم و چشامرو چرخوندم تا ببینم میتونم بین همه آدم ببینمش، ولی نبود؛ حتما رفته خونه دیگه شونه ای بالا انداختم که یهو دائم بدو بدو اومد سمتمون.

نمیدونم چرا ازدواج دائم تلگرام دلشوره گرفتم

نمیدونم چرا ازدواج دائم تلگرام دلشوره گرفتم. دائم با هراس گفت: بچه ها ازدواج دائم... نفس نفس زدناش نمیذاشت حرف بزنه. دست خودم نبود و نگران ازدواج دائم تهران شدم. با ترس رفتم سمت دائم و بازوش و گرفتم و گفتم: دائم چیزی شده؟ گوشیش توی خونه بود و داشت زنگ میخورد، من اصلا ندیدمش... نیکا یکم آرومتر بگو چیشده نیکا نفس عمیقی کشید و گفت: منو عسل یه ساعت پیش که داشتیم بازی میکردیم دیدیم ازدواج دائم داره میاد سمت ما ولی بعدش ازدواج دائم تلگرام نفهمیدیم چطور غیبش زد و اصلا ندیدیمش. فکرکردیم رفته خونه واسهی همین بیخیالش شدیم. رفتم خونه لباس عوض کنم دیدم گوشیش داره زنگ میخوره ولی خودش اصلا توی خونه نبود همین کافی بود تا حس کنم دنیا میخواد دور سرم بچرخه.

هرکدوم از بچه ها رفتن تا ببینن ازدواج دائم تهران کجاست

متین بدو بدو رفت سمت خونه و هرکدوم از بچه ها رفتن تا ببینن ازدواج دائم تهران کجاست یعنی چی نیستش؟ مگه میشه نباشه؟اگه اتفاقی افتاده باشه براش نمیتونم خودمو ببخشم. با عجله رفتم سمت دریا و از این و اون داشتم میپرسیدم دیدنش یا نه. ولی هرکدوم نهای میگفتن کلافه دستمو بردم توی موهام که یه دختر کوچولو رو دیدم که داشت با عروسکش بازی میکرد.

مطالب مشابه