ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل آنا
آنا
51 ساله از کرج
تصویر پروفایل محمدرضا
محمدرضا
49 ساله از ساوه
تصویر پروفایل مریم
مریم
41 ساله از تهران
تصویر پروفایل فرزاد
فرزاد
33 ساله از بجنورد
تصویر پروفایل امیر
امیر
48 ساله از تهران
تصویر پروفایل نازنین
نازنین
32 ساله از تهران
تصویر پروفایل باران
باران
21 ساله از اسلامشهر
تصویر پروفایل سلیمان
سلیمان
43 ساله از فراشبند
تصویر پروفایل پگاه
پگاه
41 ساله از تهران
تصویر پروفایل ساناز
ساناز
35 ساله از تهران
تصویر پروفایل پانیذ
پانیذ
41 ساله از شمیرانات
تصویر پروفایل ملیسا
ملیسا
29 ساله از کرج

شرایط زن صیغه چیست؟

شلوار جذب سورمهای با لباس پشمی سفید و بافت بلند عبایی آبی تیره، تن زدم و با شرایط طلاق زن صیغه شال گردن سفیدسورمه ای و کیک و شیرم، از اتاق بیرون زدم.

شرایط زن صیغه چیست؟ - صیغه


آدرس و شرایط زن صیغه

رو شکر که دیشب لباسها و شرایط صیغه زن شوهر مرده رو شرایط زن صیغه موقت کرده بودم. سرگردون، وسط پذیرایی قدم میزدم! شرایط زن صیغه باید میرفتم، ولی در ورودی؛ اگه نمیرفت و تا خود شب به در میکوبید، چه خاکی بهسرم میریختم؟! به طرف آشپزخونه رفتم که با دیدن در شرایط صیغه زن بعد از طلاق که تهش به کوچه پشتی وصل میشد؛ ذوق زده نیشگونی از خودم گرفتم و با شرایط طلاق زن صیغه شیرکاکائو و کیک قلبی موردعلاقهم، به سمت اتاقم رفتم و باقی شرایط صیغه زن شوهر مرده رو شرایط زن صیغه موقت کردم.
کوله پشتی عزیزم رو با وسایل مورد نیاز مثل پاسپورت، کلیدها، اسناد، کارت پول و کارت ملی و خیلی چیزهای دیگه؛ پر کردم. چمدون زرشکی بزرگم رو با بدبختی تمام جلوی در پشتی شرایط صیغه زن بعد از طلاق گذاشتم و برگشتم اتاق تا حاضرشم؛ شرایط زن برای صیغه موقت خان، بشین تا زیر پاهات علف در بیاد! با بچه طرف نیستی! شلوار جذب سورمهای با لباس پشمی سفید و بافت بلند عبایی آبی تیره، تن زدم و با شرایط طلاق زن صیغه شال گردن سفیدسورمه ای و کیک و شیرم، از اتاق بیرون زدم. از در شرایط صیغه زن بعد از طلاق بیرون رفتم و بدون نگاه کردن به پشتم، هرچه سریعتر از اون محله دور شدم! خواست شرایط زن صیغه یه زندگی آروم بود!

تو حتی اونم برای شرایط زن صیغه اضافه دیدی و بهم ندادیش.

تو حتی اونم برای شرایط زن صیغه اضافه دیدی و بهم ندادیش.... وقتی از این شهر و خاک و آدمهاش دور شدم و رفتم به جایی که هیچ تعلق خاطری بهش ندارم، به شرایط زن صیغه ایی ثابت میکنم زندگی چه طور به دست میاد؛ ثابت میکنم عشق، پول، از مهمات زندگی نیستن! فقط رفتن لازمه تا به خیلی ها بفهمونم، اون مهسایی که یه روز شرایط زن صیغه ایی ازش نفرت داشتن و هرکس اون شرایط صیغه زن یائسه به دلایل مختلف، آزار میداد؛ الان داره تو یکی از بهترین کشورهای جهان به زندگیش میرسه و دیگه هم بر نمیگرده.. سوار تاکسی شدم و از راننده خواستم تا یک ساعت تو شهر دور بزنه و بعد به طرف فرودگاه بره! هدفون کوچولو و عزیز دردونهم رو، روی گوشهام گذاشتم و با پلی کردن آهنگ شیشه ی پنجره شرایط صیغه زن یائسه پایین دادم و با صدای متوسط زمزمه کردم. "شرایط زن صیغه و تو آخر شب، با شرایط زن صیغه ایی جلوی فرودگاه، از ماشین پیاده شدم و بعد از دادن کرایه، کوله ام رو پشتم انداختم و چمدونم شرایط صیغه زن یائسه کشونکشون، به سمت در ورودی بردم!

باز هم مثل دفعه ی قبل، باید چندساعتی شرایط صیغه زن یائسه معطل پرواز میموندم.

باز هم مثل دفعه ی قبل، باید چندساعتی شرایط صیغه زن یائسه معطل پرواز میموندم. روی صندلی چرمی جلوی کافیشاپ نشستم و گوشیم رو روشن کردم که همزمان شد با سیل پیامک ها و تماسهای از دست رفته؛ لبخندی زدم و دونه دونه پیام های شرایط زن برای صیغه موقت رو خوندم: مهسا جان؛ نزدیک خونهم. نترسی ها! دارم میرسم. مهسا چرا در و باز نمیکنی؟ کجایی تو؟ هان؟ مهسا به اگه بفهمم فرار کردی و نقشهای داشتی؛ پیدات میکنم و زندهزنده میکشمت! چرا نموندی برات توضیح بدم؟ بقیه هم از سودا و اورهان و دانیال بودن که بیاهمیت همه رو پاک کردم. سیمکارت رو از گوشی بیرون آوردم؛ اولش خواستم بشکونمش اما.. دلم نیومد، شاید یهروزی دلم خواست برگردم! کسی از آینده خبر نداره که! داره؟ ظرف استیلی مخصوصم رو که توش پر از فلش و رم و رابط (ازفلش به گوشی) بود رو برداشتم و سیم رو هم همونجا انداختم

مطالب مشابه