ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل نسیم
نسیم
29 ساله از تهران
تصویر پروفایل بهار
بهار
33 ساله از تهران
تصویر پروفایل مهرداد
مهرداد
64 ساله از آستارا
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
33 ساله از دامغان
تصویر پروفایل علی
علی
42 ساله از بندر عباس
تصویر پروفایل مهرنوش
مهرنوش
37 ساله از آبادان
تصویر پروفایل میترا
میترا
25 ساله از تهران
تصویر پروفایل جعفر
جعفر
46 ساله از اسلامشهر
تصویر پروفایل سعید
سعید
50 ساله از کرج
تصویر پروفایل رضا
رضا
50 ساله از تربت حیدریه
تصویر پروفایل بانو
بانو
40 ساله از اراک
تصویر پروفایل محمد
محمد
41 ساله از تهران

شعری عاشقانه برای همسرم دوبیتی

شعر عاشقانه برای همسرم جدید انگشتانش را روی دستان ظریف شعری عاشقانه برای همسرم گذاشت. کدوم حقیقت، غیر این که من بدون تو نمی تونم زندگی کنم

شعری عاشقانه برای همسرم دوبیتی - شعری عاشقانه


تصویر شعری عاشقانه برای همسرم

فکر کنم قرار بود تو حرف بزنی من گوش بدم؟! رادوین کمی خودش را روی میز خم کرد و کتش در آورد. آره درسته، اصال فراموش کردم چی قرار بود بگم! پس بهتره من برم، شعر عاشقانه برای همسرم وقت ندارم بی هدف روبه روی یک آدم غریبه بشینم. شکالت چشمان رادوین با شنیدن آخرین کلمه ی شعری عاشقانه برای همسرم تیره شد. شدم یک غریبه؟ شعر عاشقانه برای همسرم حواست هست داری راه به راه بهم زخم زبون می زنی؟ شعرهای عاشقانه برای همسرم پشیمان عدسی شب رنگ چشمانش را یک دور چرخاند. خب من منظور خاصی... نگو منظوری نداشتی، راست می گی غریبه ام، یک غریبه ی مزاحم!

زیاد وقتت رو نمی گیرم فقط خواستم بگم اگه هنوز هم جایی توی ذهنت برام داری؛ بهم فکر کن. فکر کن و بهم بگو اجازه دارم این دفعه با خانواده خدمت برسم! نفس شعرهای عاشقانه برای همسرم زیر دکمه های چفت مانتویش گیر کرد، جوابی نداشت تا به این نگاه منتظر بدهد. شعر عاشقانه برای همسرم زهرا چرا نمی خوای حقیقت رو قبول کنی؟ شعر عاشقانه برای همسرم جدید انگشتانش را روی دستان ظریف شعری عاشقانه برای همسرم گذاشت. کدوم حقیقت، غیر این که من بدون تو نمی تونم زندگی کنم حقیقت دیگه ایم وجود داره؟

شعر عاشقی برای همسرم خواهش می کنم

شعر عاشقی برای همسرم خواهش می کنم عین پسرای عاشق هیجده ساله رفتار نکن رادوین نوک کفش های چرمش را به کف پوش بند کرد و عصبی دستی به ریش هایش کشید. شعر عاشقانه برای همسرم تو رو  دست از بچه بازی هات بردار، تا قیامت ناز کن من نازت رو می کشم. فقط این قدر من رو مسخره نکن سنم دیگه از بچه بازی گذشته... یعنی می خوای بگی من بچه ام؟

رادوین سرش را تکان داد و زیر لبی گفت:

  1. فدات شم
  2. خانومم
  3. همه کسم
  4. تو قلب منی

تا وقتی پیشم نباشی تا وقتی تو بغلم نباشی نمی تونم زندگی کنم. لج نکن می دونم دلت هنوز باهامه بزار آرامش به دوتامون برگرده. کافه چی اسپرسو های داغ را مقابل شان قرار داد. شعری عاشقانه برای همسرم چشمانش را دزدید و دستانش را برای برخورد احتمالی با رادوین زیر چادرش مخفی کرد. انگشت رادوین زیر چانه اش قرار گرفت￾شعر عاشقانه برای همسرم زهرا فراموشم کن این تنها خواسته ی منه! تو چشمام نگاه کن و جملت رو دوباره تکرار کن. کمی از روی صندلی اش بلند شد و فشار مشتش را روی میز خالی کرد. شعرهای عاشقانه برای همسرم به سختی مردمک چشمانش را به صورت شعر عاشقی برای همسرم دوخت. باصدای لرزانش به سختی گفت فراموشم کن بین من و تو دیگه قرار نیست اتفاقی بیوفته خواهش می کنم سر راهم نیا! همین که جمله اش تمام شد میز به سمت رادوین کج شد و لیوان اسپرسو روی شلوار کرم رنگش خالی شد. داغی اسپرسو را اصال حس نکرد. کتش را چنگ زد و به سمت در کافی شاپ تقریبا دوید...

شعر عاشقانه برای همسرم جدید کافه چی قرار داد

شاگرد کافی چی سعی داشت به او بفهماند پول میز را حساب نکرده. آخرین لحظه دست داخل کتش برد و پول را کف دست شعر عاشقانه برای همسرم جدید کافه چی قرار داد. حواسش نبود شعری عاشقانه برای همسرم پشت سرش از کافه بیرون دوید. وسط بلوار به قدم های بلند رادوین رسید و دستش را کشید. چشمان شکالتی عشقش زیر پرده ی اشک تار بود. غلط کردم شعری عاشقانه برای شوهرم دروغ گفتن به من نیومده! نمی خوام چشات اشکی بشن، اصال هر وقت دلت خواست بیا. برو خونواده تو راضی کن واقعا راضی کن بعدش بیا. من اگه مخالفم فقط به خاطر خودته، به خاطر زندگیت، آینده ات، حرف مردم! رادوین عصبی دستش را از دست آنلی کشید. بس کن شعر عاشقانه برای همسرم تا کی می خوای همش خوب مطلق باشی، به دیگران بیشتر از خودت اهمیت بدی. 

مطالب مشابه