نه من هیچ علاقه ای به این پسر ندارم شاید مورد علاقه. خیلیا باشه اما من نه آنا جان اگه آقا جون ازت خواسته باهام حرف بزنی گفته باشم من با تمام احترامی که واست قئلم دارم میگم به آقام بگو من هیچ علاقه ای به این پسر ندارم. باشه. .باشه عزیزم بغ نکن. همون بهتر که دوسش نداری. ممنون که درکم میکنی. اینو با بغض گفت. آذین. بله بابغض من نمیزارم مشکلی پیش بیاد نترس بابات با منو شماره خانم برای ازدواج موقت. راس میگی آنی.
دوست ندارم بابام ازم برنجه. آره عزیزم خیالت راحت من برم فعلا کار دارم. باشه عزیزم بازنم میزنگم چشم.بای. هیچ کس تو حیاط نبود.رفتم سمت در ورودی همه تو اتاقاشون بودن.منم کفشارو گذاشتم تو جا کفشی با بی حالی رفتم سمت اتاقم اعصابم به هم ریخته بود از اون شین بیشعور نمیدونم چطوری باید بپرونمش. لباسامو داشتم عوض میکردم که صدای در اومد. لباسمو پوشیدم چند لحظه صبر کن. بیا تو شماره خانم برای صیغه موقت بود.
ناراحت و پژمرده لباساشو عوض کرده بود بایه دست گرمن شلوار طوسی. مواشم خیس بود روانی به خاطر عشق چکار باخودش میکنه. شانس بده. آره آنا جان آذین بود. چی گفتن. خواستم اول یکم کرم بریزم و گفتم. ببین داداش قسمت آدم وقتی چیزی نیست باید شکر بگه و اون شخص یا آرزو رو بزاره کنار.اما توحق انتخاب نداری باید آذینو حتما مال خودت کنی. اول جا خورد اما بعد گفت راس میگی آجی. آره. مرسی آجی جونم ممنون. اما عمو کیان چی.
شماره خانم برای ازدواج موقت در مشهد انگار احسان چن ثانیه پیش نبود
اون با من نگران نباش داداش خودم بهش زنگ میزنم. شماره خانم برای ازدواج موقت در مشهد انگار احسان چن ثانیه پیش نبود بازم چشماش میخندید با خنده و آوازو رقص رفت بیرون. صدای شماره خانم برای صیغه موقت اومد. شماره خانم برای ازدواج موقت قم دیوونه بگیر نگیر داری ها. ساکت باش. شماره خانم برای ازدواج موقت در مشهد بازم تو راه رو اتاقا میخوندو میرقصید اونم. خیلی خنده دار بود دور خودش میچرخیدو عین دخترا اینورو اونور میبرد خودشو دستاشو ای خدددا من که جلو در اتاق بودم داشتم ریسه میرفتم. امیرم اومد بیرون وگفت احسان خوبی تو تا الان اخمات تو هم بود.
شماره خانم برای ازدواج موقت قم کارشو میکردو یه دست بالا و کمرو قر میداد
شماره خانم برای ازدواج موقت قم کارشو میکردو یه دست بالا و کمرو قر میداد. امیر دادش بیا وسط.. یهویی صدای داد شماره خانم برای ازدواج موقت اومد. شماره خانم برای ازدواج موقت در مشهد میبنی یا بیام ببندم در اون بی صاحاب شده رو. احسان: ای جون عشقم اگه بیای چی میشه. شماره خانم برای ازدواج موقت قم خالی از خیال بازم شرو کهرد به رقصیدن این بار با آهنگ ناری ناری. دستاشو میبرد بالا و می داد پایین یه دستش به کمرو اونیکی رو تکون میداد رو هوا.
با رقص رفت سمت شماره خانم برای صیغه موقت و یه بوس از لپش کرد
رقصیدنشم خوب بود. در اتاق شماره خانم برای ازدواج موقت با شدت باز شد و شماره خانم برای ازدواج موقت قم با رقص رفت سمت شماره خانم برای صیغه موقت و یه بوس از لپش کرد و گفت پسره روانی کله خراب میگم ببند نیبندی. فدایی داری چشم قشنگ ادامه داد حالا یاروم اومد دل داروم اومد. دست شماره خانم برای صیغه موقت رو گرفت. گفت بیا وسط دیگه ای یار. ای یار منو دیونه کردی آها آها شماره خانم برای ازدواج موقت هم داشت از تعجب شاخ در میورد خندشم گرفته بود. ای یار بیا وفا کن بابایه قری بده بیا با ما حالا کن ای یار چرا خبر نداری دل بردی دیگه دل ندادی. حالا دست دست