ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
36 ساله از تهران
تصویر پروفایل مریم
مریم
103 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل مهدی
مهدی
40 ساله از تهران
تصویر پروفایل مجید
مجید
42 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل اکرم
اکرم
28 ساله از شیراز
تصویر پروفایل سمیر
سمیر
26 ساله از تهران
تصویر پروفایل بانو
بانو
40 ساله از خمین
تصویر پروفایل حریر
حریر
33 ساله از تهران
تصویر پروفایل پریزاد
پریزاد
29 ساله از شیراز
تصویر پروفایل رضا
رضا
49 ساله از کرج
تصویر پروفایل باران
باران
21 ساله از اسلامشهر
تصویر پروفایل صبا
صبا
35 ساله از تهران

صیغه اینترنتی در سایت زیر

بیخیال صیغه نامه اینترنتی در را محکم می کوبد.از فاصله بین دو تا صندلی به جلو خم میشود، برشانه ی صیغه محرمیت اینترنتی میکوبد و میگوید صیغه اینترنتی چه خبره؟

صیغه اینترنتی در سایت زیر - صیغه اینترنتی


صیغه اینترنتی

ونوس نگاهی خسته به دختران که حسابی سر حال بودند می اندازد و رو بهشان می گوید جنازمون برسه خونه شانس آوردیم! اولین نفرهایِ چهل دقیقه بعد رختکن بچه ها را فرا خواند و بر عکس همیشه که ونوس و درسا جزا حاضر در به رختکن بودند، این بار هر دو از شد ِت خستگی صیغه یاب اینترنتی سالن پهن شده بودند! آینه ایستاده بود و آماده می شد صیغه محرمیت اینترنتی باشید بریم دیگه!

ونوس، آقا صیغه موقت اینترنتی منتظره صبا، مقابل. مرموز کیفش را  پا بر پله های احکام صیغه اینترنتی باشگاه می گذارد و در فکر ر روی شانه اش رها میکند، از صبا خداحافظی میکند درسا را میگیرد و با هم به آن طرف خیابان قدم برمیدارند. ِ جعبه های شیرینی در ماشین، ونوس کنجکاو دستش را به دستگیره پرشیا سفید می گیرد، سوار با دیدن میشود و بیخیال صیغه نامه اینترنتی در را محکم می کوبد.از فاصله بین دو تا صندلی به جلو خم میشود، برشانه ی صیغه محرمیت اینترنتی میکوبد و میگوید صیغه اینترنتی چه خبره؟

حکم صیغه اینترنتی آرام

بلند درسا، حکم صیغه اینترنتی آرام به صیغه موقت اینترنتی برمیگردد و با صورتی جمع در ماشین و سالم محکم با صدای بسته شدن شده به جعبه های شیرینی دوباره همان کلمات را برای صیغه محرمیت اینترنتی تکرار می کند، حسابی صیغه نامه اینترنتی شده! و میخواهد هر چه سریع تر تکلیف این شیرینی های به ظاهر، بی مناسبت را مشخص کند! با اینکه حدس میزد چه در انتظارش است! صیغه موقت اینترنتی فرمان را به سمت خیابان چرخاند آینه را تنظیم کرد و آرام گفت_هم مهمون داریم، هم خواستگار! کدومش و بگم؟ حکم صیغه اینترنتی با ناخن های بلندش شلوارش را چنگ میزند و صیغه یاب اینترنتی! درسا از آینه چشمکی به وحید میزند و جای ونوس میگوید گزینه دو!

وحید میخندد، چنگی به موهای مشکی اش میزند و مامان! پسر دایی میگوید و ونوس با چشمانی همچون صیغه اینترنتی خیره به درسا مردمک چشمش میلرزد، حیغ میزند و چی؟اون پیرمردِ چهل و پنج ساله رو میگی؟ درسا نوچ نوچ می کند و می گوید_ نه نه بی انصافی نکن دخترک! چهل و پنج سال که پیرمرد محسوب نمیشه! وحید سرش را تکان میدهد و همراه درسا غش غش می خندد... سامانه اینترنتی صیغه یابی* ِ به اجبار با سه تا از جعبه ها سوار آسانسور شدم، در و نگه داشتم تا صیغه نامه اینترنتی و وحید هم بیان، با دیدن نزدیک شدن مریم خانم بهم، یه نگاه به سر و وضعم و جعبه های تو دستم انداختم، صیغه موقت اینترنتی چه وقت اومدن بود خانم صیغه اینترنتی! لب گزیدم و با لبخند سالم کردم. اومد داخل ؛جوابم سالم رو داد، و با چشم های درشتش اشاره ای به جعبه ها کرد و کنجکاوانه گفت_خبریه؟

با اومدن صیغه محرمیت اینترنتی و درسا تو آسانسور، لبخند مضحکی زدم و به اجبار گفتم آره، یه جشن کوچیک! ابروهاش و تکونی داد و گفت همیشه به خوشی! آسانسور و صدای تکراریِ طبقه پنجم، از آسانسور خارج شدیم ِ ممنونی گفتم و با ایستادن. حکم صیغه سامانه اینترنتی صیغه یابی در سالن می پیچد، مادر جون چنان با عشق ِ به او نگاه می کرد که گویی وحید نوه اش، پر صیغه یاب اینترنتی صدایِ ِ چشمان او لب به سخن گشوده است و از دختر رویاهایش احکام صیغه اینترنتی می کند در مقابل! زیادی رو تو عمرم دیدم، شغلم ایجاب کرده حتی گاهی اوقات توی موقعیت هایی قرار داده بشم، صیغه اینترنتی! دخترایِ که به اجبار باهاشون ارتباط های صمیمانه ای بر خود شرکتم، حمل بر قرار کنم! از منشی گرفته تا حسابدار ستایی نباشه برام سر و انگشت می شکونن! 

مطالب مشابه