آخه زیاد همرنگ نداشتیم. ..اما از این به بعد همه لباسامونو باهم ست میکنیم....ای الان شاید صيغه ازدواج موقت بگه این دیگه واسه لباسامم تایین تکلیف میکنه. از اتاق اومدم بیرون وزنبیل و از تو کابینت بر داشتم و دوتا لیوان وفلاکس پر کردمو داخل زنبیل... گذاشتم رو پیش خون آشپزخونه همه چی اوکی بود فقط آنی مونده. رفتم داخل اتاق. ....کنار صیغه موقت ازدواج رو تخت نشستم آروم صداش زدم عروسکم....صيغه ازدواج موقت.
...صیغه عقد موقت ازدواج.....پاشو که دیر شد.... صیغه موقت ازدواج عین فنر نشستو گفت ساعت چنده خاک تو سرم دیرم شد خواب موندم از حرکتش خیلی خندم گرفته بود وای موهاشو هرکدوم یه جایی بودن و رو هوا معلق. آقا صیغه محرمیت ازدواج موقت از خنده ترکیده بودم و صيغه ازدواج موقت نمیدونست چکار کنه..
صیغه ازدواج موقت به فارسی کم بخند.
جیغ زد... اههههه.صیغه ازدواج موقت به فارسی کم بخند. ...آماده شووو.. .دیره یازده باید اونجا باشیم. دیگه داشت گریه اش میگرفت پا شدمو خندم کنترل کردم رفتم سمتشو بغلش کردم. خطبه صیغه موقت ازدواج آروم باش. ...چمدون آماده است. همه چیرو مرتب آماده کردم فقط شما اون لباسارو بپوشی حله. اول یکم گنگ نگام کردو بعد گفت کار کی بوده ؟باهام شوخی نکن الان وقتش نیس. صیغه محرمیت ازدواج موقتو دست کم گرفتی. انگار خیالش راحت شد. ...دستشو دور کمرم حلقه کردو گفت مرسی آری. و بعد پاشد رو پنجه پاش و زیر چونه امو بوسید.
الهی صیغه عقد موقت ازدواج بگردم
الهی صیغه عقد موقت ازدواج بگردم واسه این حرکتش کنترل که واسه آدم نمیزاره..... دوست نداشتم این لحظه تموم شه. آخیش چه حالی داد.خوش مزه ترین صبحونه عمرمو خوردم. صیغه موقت ازدواج بازم میخوام یالا.. با مشت کوبوند به سینه امو گفت... صیغه ازدواج موقت به فارسی..... الهی خجالت کشید صیغه موقت و ازدواج. ب فدددددددات. از هم جداشدیم و صیغه ازدواج موقت به فارسی لباسامو پوشیدم رفتم وسایلو گذاشتم تو ماشین که صیغه موقت ازدواج هم اومد پایین همون لباسایی رو که واسش گذاشته بودم پوشید. سوار شدیم باهم استارتو زدم و پیش به سوی شماااال. ضبط وروشن کردم یکم که آهنگارو زیرو رو کردم خودشه اینو میخواستم. دست صيغه ازدواج موقت رو رو دنده گذاشتمو دست خودمم روش