ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل پدرام
پدرام
41 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل ثنا
ثنا
31 ساله از تهران
تصویر پروفایل شقایق
شقایق
25 ساله از تهران
تصویر پروفایل سمیه
سمیه
35 ساله از تهران
تصویر پروفایل رحیم
رحیم
54 ساله از کرج
تصویر پروفایل سید سعید
سید سعید
32 ساله از شیروان
تصویر پروفایل میلاد
میلاد
39 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل ملیکا
ملیکا
27 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل بهنام
بهنام
35 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل مرضیه
مرضیه
34 ساله از کرمان
تصویر پروفایل سایا
سایا
40 ساله از شیراز
تصویر پروفایل مجید
مجید
54 ساله از کرمانشاه

عملکرد سایت همسریابی آغاز نو پیامهای من چگونه است؟

نصف بازی رو داشتیم می خندیدم سایت همسریابی آغاز نو پیامهای من راحت تر بود وقتی می رفت تو پای طاها بهش تنه می زد و هولش می داد

عملکرد سایت همسریابی آغاز نو پیامهای من چگونه است؟ - همسریابی


ورود به سایت همسریابی آغاز نو پیامهای من

همسریابی هلو با عکس خانم پاهاشو دراز کرد و با چشم منو و سایت همسریابی آغاز نو و نشون داد و گفت: دیدن تو و اون دوستای قناست لطفی نداشت ولی بازی این دوتا خوشکل خانم دیدن داره! نیش منو نیگن باز شد وکف دستمو سمت سایت همسریابی آغاز نو پیامهای من گرفتمو بعدازاین که سایت همسریابی آغاز نو کوبید کف دستم

ورود به پنل کاربری سایت همسریابی آغاز نو خانم داد

رو به ورود به پنل کاربری سایت همسریابی آغاز نو خانم داد زدم: عاشقتم مینو جون! رو و که برگردوندم عطا رو دیدم که پوزخند به لب به چهارچوب تکیه داده بود و به ما زل زده بود یعنی دلم می خواست توی اون موقعیت براش یه شکلک اساسی در بیارم ولی بیخالش شدم و  گفتم: زود باش دیگه! از گوشه چشم عطا رو دیدم که کفشاشو و پوشید و اومد و کنار همسریابی هلو با عکس خانم نشست سایت همسریابی آغاز نو پیامهای من چشمکی برام زد و منم با نیش باز نگاش کردم وقت شلوغ کاری بود بالاخره بازی رو شروع کردیم طاها خیلی بازیش خوب بود اگه یه یار دیگه داشت ما رسما سوسک بودیم وقتی بازی شروع شد دیگه یادمون رفت که عطا هم اونجاست هر بار که گل می زدیم

با سایت همسریابی آغاز نو پیامهای من کلی ادا در می آوریدم

با سایت همسریابی آغاز نو پیامهای من کلی ادا در می آوریدم ادهایی که تو تلویزیون از فوتبالیست های خارجی و ایرانی دیده بودیم اینقدر ادا در آوردیم که طاها هم بالاخره شروع کرد اونم هر بار گل می زد یه مسخره بازی در می آورد و نصف بازی رو داشتیم می خندیدم سایت همسریابی آغاز نو پیامهای من راحت تر بود وقتی می رفت تو پای طاها بهش تنه می زد و هولش می داد ولی من تا اونجایی که می شد سعی می کردم با طاها تماس بدنی نداشته باشم طاها هم که فهمیده بود مدام می خواست از طرف من بره سمت دروازه سایت همسریابی آغاز نو که عین خیالش نبود دو سه باری هم شالش از سرش افتاده بود و اونم بی خیال دوباره انداخته بودش روی سرش مدلش اینجوری بود بازی گرم شده بود و ما سه تا عین چی عرق می ریختیم ولی قربونش برم که اصلا هیچ نقشی تو بازی نداشت اگه یه شلغم جای گذاشته بودیم توی دروازه بیشتر توپ می گرفت تا اون پنج چهار به نفع طاها بود

مطالب مشابه