![قوانین صیغه محرمیت با تصویر قوانین صیغه محرمیت با تصویر](posts/2022/01/09/itthuibalmpfeyjzjpkas604wondqokw9ubnry7r.jpg)
اتفاقا خیلی هم قشنگ شده نگران نباش توی دلم گفتم امیدوارم نشستم رو صندلی که متین گوشیم و داد و گفت: سیاحت کن و کیفشو ببر بعد یه چشمکی بهم زد خندیدم و نگاه صفحه ی گوشیم کردم. فیلم و پلی کردم که صدای اهنگ پخش شد میتونم بگم واقعا، برخلاف مسخرگی گرفتنش خیلی قشنگ دراومده بود تشکر وار نگاه متین کردم و گفتم: خیلی قشنگ شده متین مرسیکه...توی این مدت به خاطر تو بیشتر به قوانین صیغه محرمیت نزدیک شدم. ازت ممنونم. متین لبخندی زد و گفت: خواهش میکنم «چند روز بعد» بطری آب و برداشتم و سر کشیدم که یهو یکی زد رو شونم برگشتم دیدم دیاناعه که سرش و انداخته پایین.
هنوزکار ۵روز پیشش و موقع برگشتن به تهران فراموش نکرده بودم ولی به روشم نیاوردم. لبامو تو هم جمع کردم و گفتم: کاری داشتی؟ دیانا پوفی کشید، معلوم بود کلافه خواستم چیزی بگم باز که گفت: حدیث ببین احکام صیغه محرمیت در دوران نامزدی نمیدونم چجوری بهت بگم، ولی...خب؛ احکام صیغه محرمیت متأسفم فقط روی قوانین صیغه محرمیت حساسم نمیدونم چرا یهو وقتی دیدم ادیتی که یکی فنا درست کرده رو خواست بذاره استوری، عصبی شدم.
واقعا احکام صیغه محرمیت در دوران نامزدی دستمو گذاشتم
واقعا احکام صیغه محرمیت در دوران نامزدی دستمو گذاشتم رو شونهش و با صدایی که سعی میکردم نلرزه از اینکه احکام صیغه محرمیت چیست و دیانا همو دوست دارن گفتم: مهم نیست دیانا، کاری نکردی ببخشمت. بهت...حق میدم دیانا لبخندی زد و گفت: آشتی؟ سری تکون دادم که بغلم کرد و رفت سمت مهدیس. نفس عمیقی کشیدم. کی فکرش و میکرد به اینجا برسم احکام صیغه محرمیت؟ یهو به خودم اومدم احکام صیغه محرمیت چیست شد همه چیز زندگیه من متین؟ اون چرا داره کمکم میکنه؟ اون چرا همیشه منو کنار قوانین صیغه محرمیت میذاره، درحالی که میدونه ارسلان و دیانا همو خیلی دوست دارن؟ همونطور زل زده بودم به زمین و داشتم فکر میکردم باید یه کاری کنم از این حال و هوا دربیام تو حال خودم بودم که یهو یکی از پشت سرم گفت: پخ جیغی کشیدم و با ترس پریدم بالا.
دیدم احکام صیغه محرمیت پشتمه و داره میخنده
دیدم احکام صیغه محرمیت پشتمه و داره میخنده...با حرص نگاهش کردم و گفتم: الاغ دلم کنده شد با خنده دستشو آورد سمتم و گفت: شرط بندی ۵روز پیش یادم رفت بهت سوسک رو بدم. بیا با خوشحالی گفتم: وای اصلا حواسم نبود. بدش به من ببینم بچمو قوانین صیغه محرمیت با خنده سری تکون داد و یه جعبه داد بهم. پوکر نگاهش کردم و گفتم: سوسک پلاستیکی و کی میکنه تو جعبه جواهرات آخه؟ احکام صیغه محرمیت چیست خندید و گفت: من.