چرا بس کنم ثبت نام در سایت همسریابی دوهمدم؟ حرف حق و دارم میزنم من میدونم یه روزی تورو به خاطر اون دختره از دست میدم میدونم یهو با این حرفش کنترل خودمو از دست دادم زدم توی گوشش که پرت شد روی زمین. ناباور نگاهم کرد و توی چشماش اشک جمع شد و گفت: ثبت نام در سایت همسریابی تبیان باورم نمیشه واقعا که با حرص گفتم: ثبت نام در سایت همسریابی دیگه داری پاتو از گلیمت درازتر میکنی اگه دوستت دارم دلیل نمیشه هیچی بهت نگم وقتی داری توهین میکنی بفهم اون مثل ارغوانه برای من همین و تمام با گریه داشت نگاهم میکرد.
گریه هاش دل هر سنگی و آب میکرد. پشیمون شده بودم از کاری که کردم، چرا زدم توی گوشش؟ اه اه اه با حرص لگدی زدم به سنگ ریزه های جلوی پام. بلند شد و خواست بره که صداش کرد ولی توجهی نکرد که یهو مچ دستشو کشیدم و برگردوندمش سمت خودم و کشیدمش توی بغلم و گفتم: ببخشید دیانام یه لحظه کنترل خودمو از دست دادم منو ببخش باور کن، به جون خودت که برام عزیزترینی حدیث با ارغوان هیچ فرقی برای من نداره معذرت میخوام ثبت نام در سایت همسریابی موقت هلو منو ببخش.
با گریه گفت اره ثبت نام در سایت همسریابی
با گریه گفت اره ثبت نام در سایت همسریابی دوهمدم من اشتباه کردم ببخشید تقصیر من شد، واقعا داشتم خیلی چرت و پرت میگفتم. یه لحظه وقتی استوریتو دیدم واقعا نفهمیدم چیشد لبامو توی هم فشار دادم و هیچی نگفتم. ثبت نام در سایت همسریابی هم آروم گرفته بود و گریه هاش بند اومده بود. از بغلم دراومد و نشستیم روی صندلی. دستمو انداختم دورش و سرشو گذاشت روی شونم و گفتم: بخشیدی ثبت نام در سایت همسریابی هلو ؟ دستم و گرفت و فشار خفیفی به دستم داد و گفت: اره بخشیدم سرشو بوس کردم. ای کاش دستم میشکست و روش بلند نمیشد حدیث صبری لبخند غمگینی زدم و نشستم پشت درخت و سرمو تکیه دادم بهش چرا اون دوتا همیشه باید بخاطر من دعوا بکنن؟ چرا؟ دیدی دلم؟ دیدی ثبت نام در سایت همسریابی همدم تورو مثل خواهر خودش دوست داره؟
مال ثبت نام در سایت همسریابی بهترین همسرعه
تو که میدونستی ثبت نام در سایت همسریابی تبیان مال ثبت نام در سایت همسریابی بهترین همسرعه، چرا بهش دلبستی آخه که الان دیگه نتونی ازش دل بکنی؟ خودت میدونی من نمیخواستم عاشق ثبت نام در سایت همسریابی پیوند بشم، چون ثبت نام در سایت همسریابی دوهمدم عشق رفیق ِم، عشق ثبت نام در سایت همسریابی هلو، نه من تو که میدونستی من با خودم عهد بسته بودم عاشق کسی نشم که یکی دیگه دوسش داره پس چرا خودت عهد منو شکستی؟ این انصاف بود واقعا؟ نمیخوام دل ثبت نام در سایت همسریابی همدم بشکنه اونم بخاطر من نه من حق ثبت نام در سایت همسریابی پیوند، نه ثبت نام در سایت همسریابی تبیان حق من پس بیا خودت کاری کن من دل بکنم از ثبت نام در سایت همسریابی دوهمدم خودت این احساس منو خفه کن نمیتونم ، الان عاشقم کردی، پس فردا هم میخوای کاری کنی دلم بشکنه، مگه نه؟ بدون اگه میخوای این کار و کنی، من واقعا نمیتونم و تحمل ندارم. بدون میمیرم سرمو گذاشتم روی پاهام و آروم اشک ریختم. (امیدوارم، فردا فردای بهتری باشه امیدوارم فردا فکرت تو سرم نباشه) با ترلان نشسته بودیم و داشتیم فیلم میدیدیم و من امشب میخواستم شام برم خونه ی ثبت نام در سایت همسریابی پیوند.