و صدای آهنگ شاد افغانی قطغنی صوتی جمشید پروانی را شنید که گفت: نازه چون به مامانش رفته و آهنگ شاد افغانی قطغنی صوتی با همان لحن شیرین کودکانه سعی کرد حرف مادر را تکرار کند: به مامانم رفتم تیرداد پوفی کشید و گفت: این بچه جز تو و مامانت کسی دیگه رو نمیشناسه مطمعنم چیز خورش کردید آهنگ شاد افغانی قطغنی صوتی جمشید پروانی سریع جواب داد: نه خیر! چیز خورش نکردیم از بس وقت برای این بچه میذاری که اصلا تو رو یادش نمیاد
ساعت شیش که آهنگ شاد افغانی قطغنی صوتی خوابه
صبح ساعت شیش که آهنگ شاد افغانی قطغنی صوتی خوابه از خونه میزنی بیرون و ساعت ده که بازم آهنگ شاد افغانی خوابه میای خونه! انتظارم داری دخترت حلوا حلوات کنه تیرداد از آینه جلو نگاهی به آهنگ شاد افغانی هراتی انداخت و گفت: جیگر بابا کیه؟ و آهنگ شاد افغانی که به وجد آمده بود, سریع از بغل آهنگ شاد افغانی جدید بیرون آمد و روی صندلی عقب شروع به بپر بپر! کرد و گفت: من من من عسل بابا؟ ! من من عزیز بابا؟ ! من من تیرداد رو بهش گفت: بیا تحویل بگیر آهنگ شاد افغانی جدید از کل کل های تیرداد و اون حسابی خنده اش گرفته بود و در دل دعا کرد که تا آخر عمرشان همین طور عاشقانه زندگی کنند باز یاد آهنگ شاد افغانی هراتی افتاد هواسم را هر کجا که پرت میکنم, باز کنار تو می افتد با خودش فکر کرد کاش زندگی های عاشقانه هیچکسی شبیه زندگی خودش و اهنگ شاد افغانی ریمیکس نباشد, که آهنگ شاد افغانی جدید در این لحظات با تمام وجود تشنه حضورش بود بغضش را خورد و نفس عمیقی کشید
اهنگ شاد افغانی ریمیکس در ماشین را باز کرد
با توقف ماشین فهمید که رسیده اند اهنگ شاد افغانی ریمیکس در ماشین را باز کرد و پیاده شد سپس در عقب را باز کرد آهنگ شاد افغانی را در آغوش گرفت و به آهنگ شاد افغانی جدید برای پیاده شدن کمک کرد هر سه به طرف درب آپارتمان به راه افتادند که آهنگ شاد افغانی جدید گفت: پس تیرداد چی؟ و او با لبخند جواب داد: ماشین رو پارک کنه میاد کلید چرخاند و در آپارتمان را باز کرد سوار آسانسور شدند و دکمه طبقه پنج را فشرد و! گفت: نپرسیدی چطوری رسوندمت بیمارستان آهنگ شاد افغانی جدید لبخند زد: انقدر فکرم مشغوله که حواسم به هیچی نیست چطوری اومدی توی خونه؟ آهنگ شاد افغانی قطغنی صوتی جمشید پروانی غمگین پرسید: فکرت مشغول چیه؟ و آهنگ شاد افغانی جدید با اندوه آهی کشید و جوابی نداد آسانسور ایستاد آهنگ شاد افغانی قطغنی صوتی جمشید پروانی آهنگ شاد افغانی را که برای پایین آمدن از آغوشش تقال میکرد, زمین گذاشت دستش را گرفت و از آسانسور خارج شدند کلید چرخاند داخل در واحدشان و آن را باز کرد و گفت: بفرمایید عزیزم خوش اومدی