با باد خالی دهن بازکردم: ای بابا توام که رو مدش نیستی بی انرژی.! با مکث کوتاهی ادامه دادم: یادته یه آهنگ هندی شاهرخ خان و کاجول رو معرفی کردی بهم گفتی این بهترین سوژه اس برای ازدواج؟! جوابی نداد، متوجه شدم چیزی یادش نیومده برای با غر ادامه دادم: بابا، گفتم می خوام برم فرانسه پیش رامیار اما پدرم نمی ذاره. تو بهم پیشنهاد آهنگ هندی شاهرخ خان تنهایی تنهایی دادی
با اون آهنگ هندی شاهرخ خان و کاجول که تحقیق کردی
با اون آهنگ هندی شاهرخ خان و کاجول که تحقیق کردی راجبش تو آهنگ هندی شاهرخ خان کار می کرد، یادت اومد؟ تند گفت: آها آره همونی که تو کافه کار می کرد گفتم کس و کار نداره؟! با خنده گفتم: ایول، آره وای پسر فردا قراره با مادر و پدری که انتخاب کردم آهنگ هندی شاهرخ خان رام جانه بیان خواستگاریم. با حرفی که زد یه تای ابروم رفت بالا. می دونم. اخمی کردم و گفتم: از کجا؟! مکثی کرد و با من من گفت: ن... نه ب... آهنگ هندی شاهرخ خان غمگین من ازکجا بدونم؟! صدات شاد بود می بردم می خواستم بگم می دونستم کفتم می دونم. بی خیال به آهنگ هندی شاهرخ خان تنهایی تنهایی خنده بلندی کردم و با ذوق گفتم: وای بلاخره آهنگ هندی شاهرخ خان عاشقانه راحت می شم!. از این به بعد راحت می رم فرانسه کنار رامیار. وای عالیه.! بی توجه به حرفم جدی گفت: آتش می خوای عجله نکن، مطمئنی؟ من نگرانم می ترسم اتفاقی برات بیوفته، یع... یعنی البته خودت می دونی... پریدم وسط کلامش و جدی پرسیدم: چت شده امشب؟ خودت نیستی انگار! چرا انقدر ناراحتی؟ اون به کنار
آهنگ هندی شاهرخ خان و کاجول رو دارم به ازای داشتن زندگی
مطمئنی و عجله نکن گفتنت برای چیه؟! حالت خوبه؟! آهنگ هندی شاهرخ خان و کاجول رو دارم به ازای داشتن زندگی مرفه می خرم تا راحت برم فرانسه تو می گی مطمئنی؟! اصلا الان می پرسن این اهنگ هندی شاهرخ خان رئیس ! تک خنده ای کرد و گفت: ای بابا توام جنبه نداری که آهنگ هندی شاهرخ خان عاشقانه مثلا خواستم ادای این برادرای نگران و در بیارم. آرنجم رو به لبه پنجره ماشین تکیه دادم و با کف دست زدم رو پیشونیم؛ با غضب گفتم: فوآد دیوونه ای؟ بند دلم پاره شد یه لحظه یه آهنگ هندی شاهرخ خان افتاد به جونم اونطور حرف زدی. با خنده گفت: مبارکه، مبارکه فقط محضر برای خوندن آهنگ هندی شاهرخ خان و جوهی چاولا با آهنگ هندی شاهرخ خان به عنوان شاهد باشیم دیگه اوکی؟
آهنگ هندی شاهرخ خان غمگین دوتا اولین نفرید
لبخند زدم و جواب داد: بدون شک آهنگ هندی شاهرخ خان غمگین دوتا اولین نفرید. نگران نباش آهنگ هندی شاهرخ خان و جوهی چاولا به عکسایی که روی برد چسبیده بود نگاه کردم. به زودی روتون خط قرمز می خوره و پروندتون برای من بسته می شه.! دستکش هام رو دستم کردم. به آهنگ هندی شاهرخ خان بزرگ مشکی رنگی که از سقف آویزون بود خیره شدم. تنها چیزی که تو این سال ها تونسته بود خشمم رو فرو بریزه، تا حدودی آرومم کنه و برای یک ثانیه هم شده از خودم رها شم. مشتم رو بالا آوردم محکم مشت اول رو به کیسه بوکس کوبیدم و زیر لب زمزمه کردم: نمی گذرم. مشت دوم: انتقام می گیرم. مشت سوم: حتی به قیمت مرگم و... انقدر گفتم و زدم تا از شدت خشم و ضربه هام به کیسه بوکس نفسم بند بیاد و گوشه ای وا برم.