حس میکردم قلبم نمیزنه از درد و بدبختی خودم پس محمد فقط میخواست من و بدبخت کنه اون نیازی از اولشم به من نداشت، یعنی نیازی به عشق من نداشت بازی خوردی ترلان، بازی پروانه: از محمد دور شو فهمیدی؟ اون دیگه نمیخواد تورو ببینه، خودش گفت این و بهت بگم اصلا یه کار کن...برگرد شهر خودت برگرد از همون جایی که اومدی و هیچوقت خودت و طرف محمد پیدا نکن خواستم حرفی بزنم که قطع کرد به گوشی نگاه کردم و با گریه عطر روی میزم و که هدیه ممد بود و پرت کردم و جیغی کشیدم این بدبختی کافیم نبود؟ یعنی همش دروغ بود؟ رفتم سمت آینه با اینکه شیشه ی عطر رفت توی پام و پام و زخم کرد ولی حالم بدتر از اینا بود به خودم نگاهی توی آینه کردم. باشه میرم، اگه این چیزیه که تو میخوای من میرم از زندگیت میرم با داد و گریه رو به آینه گفتم: از زندگیت میرم عوضی از زندگیت میرم چند روز بعد... یعنی اصلا جواب تلفن هیچکس و نمیده؟ پوفی کشیدم و گفتم: نمیدونم چی بگم، ولی پویان میگفت حال و حوصله ی هیچ احد و ناسی و نداره و خودش و توی اتاق حبس کرده.
دعای صیغه ی محرمیت موقت میگی حالا چیکارکنم؟
دعای صیغه ی محرمیت موقت میگی حالا چیکارکنم؟ ترلانم که معلوم نیست چش شده گیر داده میگه میخوام برم شهرستان صیغه ی موقت محرمیت نگاهم کرد و گفت: الان کجا رفته؟ شونه ای بالا انداختم و سری تکون دادم گفتم: گفته میخوام برم بیرون تنها باشم با منم حرف نمیزنه امروز عسل زنگ زده توی این هیر و ویری میگه چهار روز دیگه تولد رضاست میخوام سوپرایزش کنم بیا کمک متن صیغه ی موقت محرمیت خندید و با خنده گفت: همین و کم داشتی با حرص بالشت و پرت کردم سمتش و گفتم: مرض من حالم خوب نیست داری چرت و پرت میگی؟ صیغه ی موقت محرمیت با خنده گفت: کرونا گرفتی؟ نیا نزدیک من پس با حرص زدم پس کلش و گفتم: بیا برو میزنم شتکت میکنم نگاهه ساعت کردم و گفتم: شرایط صیغه ی محرمیت موقت میای بریم دم در خونشون؟ صیغه ی موقت محرمیت مجازی پوکر نگاهم کرد و گفت: خونه ی کی؟ با حرص گفتم: خونه ی عمم خونه ی صیغه ی موقت محرمیت دیگه تا من زنگ بزنم ترلان ببینم کجاست زنگ خونه ی صیغه ی موقت محرمیت بدون اذن پدر رو زدیم که صدای مامانش اومد: سلام بفرمائید صدام و صاف و صوف کردم و گفتم: سلام خاله خوبی؟
خواستم بگم که شرایط صیغه ی محرمیت موقت خونه هست؟
حدیثم، خواستم بگم که شرایط صیغه ی محرمیت موقت خونه هست؟ مامان صیغه ی موقت محرمیت مجازی: سلام حدیث جان، خوبی؟ نه والا از امروز صبح نمیدونم کجا رفته جواب تلفن من و هم نمیده بیا بالا گلم متن صیغه ی موقت محرمیت گفت: نه خاله مرسی مزاحم نمیشیم. هر وقت صیغه ی موقت محرمیت بدون اذن پدر اومد یه زنگ به ما بزنید کار فوریش داریم مامان صیغه ی موقت محرمیت باشه ای گفت و با صیغه ی موقت محرمیت ساعتی شروع کردیم راه رفتن. گفتم: ای ، امیدوارم دیگه بدبختتر از این نشیم دعای صیغه ی محرمیت موقت اوهومی گفت و بعدش گفت: راستی حدیث تولدت کی بود؟ لگد آرومی زدم به سنگریزه های جلوی پام و گفتم: ده اسفند، چطور؟ متن صیغه ی موقت محرمیت گفت: نمیخوای به ارسلان بگی دوستش داری؟ سرم و گرفتم بالا و لبخند تلخی زدم و گفتم: به نظر خودت، من جرعت همچین کاری و دارم؟ میتونم وقتی صیغه ی موقت محرمیت چگونه خوانده میشود من و...اصلا فراموشش کن شرایط صیغه ی محرمیت موقت رابطه ی تو و مهراب که اوکیه؟ دعای صیغه ی محرمیت موقت مشتی زد به بازومو گفت: زبونت و گاز بگیر اگه بخواد بد بشه نه بابا خوبیم ما فعلا البته امیدوارم سری تکون دادم و گفتم: منم گوشیم و در آوردم و زنگ زدم به ترلان و که جواب داد و گفتم: ترلان کجایی تو؟