این شغل شدم بُت میفهمم چقدر متن عاشقانه جدید ۹۹ رو عذاب میدم چون خیلی وقته که سرد شدم خیلی وقته درون گرام خیلی وقته متن صبح بخیر عاشقانه جدید ۹۹ مرده نمیدونم ولی انگار با انتخاب کردن این شغل خشن روحم اسیر نامردیای دنیای اطرافم شده متن شب بخیر عاشقانه جدید ۹۹ از توی کاور در آوردم و دستی روی سیمای گیتار کشیدم یادش بخیر من و امیر با هم رفتیم کلس با هم یادگرفتیم باهم برای متن صبح بخیر عاشقانه جدید ۹۹ آرش میزدیم و اون کیف میکرد یادش بخیر با لبخندی گونه ی امیر بوسیدم و گفتم:
- بگیر متن عاشقانه جدید ۹۹ منتظرم گیتارو گرفت
- توی دستش و یکم دستشو به سیما کشید و بعد از ته دل شروع کرد
- به زدن خوشحال بودم که بالاخره حصار شیشه ای متن عاشقانه کوتاه سنگ شدشو
- با دل غافل از این دنیاش شکست و تموم احساسش یکسان شد احساس میکردم بوی نم بارون بلند شده
طبیعیه توی این موقع سال بارون تو کیش بیش از طبیعی و رمانتیکه شروع کرد به خوندن و من هم با صدام همراهیش میکردم: یه گوشه ی دنجه توو قلبامون""بعد از تموم شدن آهنگ براش دست زدم که خندید و گفت: نه متن صبح بخیر عاشقانه جدید ۹۹ اونقدر هم خوب نیست خنده ی بلندی کردم.
متن شب بخیر عاشقانه جدید ۹۹ نوبتیم باشه نوبت توئه
گفت: متن شب بخیر عاشقانه جدید ۹۹ نوبتیم باشه نوبت توئه متن عاشقانه جدید ۹۹ شروع کردم گیتارو توی دستم گرفتم هرچی فکر میکردم هیچی یادم نمیومد فقط یک آهنگ یادم میمود که بعد از اینکه حسان ترکم کرد اونو میزدم شروع کردم به زدن همون آهنگ اشکام باهاش همراهیم میکرد بغض به گلوم چنگ انداخت و صدام دورگه شد صدای قشنگی داشتم ولی الان واقعا گرفته بود موقعی که تموم شد امیر با غم توی چشمام زل زد و گفت: بازم این آهنگ ؟؟؟؟؟ هیچی نگفتم و فقط بی صدا اشک ریختم سرمو گذاشتم روی شونه ی امیر اونم دستاشو دورم حلقه کرد. .....
ادامه دارد فقط بی صدا اشک میریختم سرمو گزاشتم روی شونه ای امیر اونم دستاشو دورم حلقه کرد با هق هق گفتم: متن شب بخیر عاشقانه جدید ۹۹ میشه. .. دا... متن صبح بخیر عاشقانه جدید ۹۹ زندگیمو برام تعریف کنی ؟؟؟؟؟ سری تکون داد و شروع کرد به تعریف کردن یکی بود یکی نبود وقتی که پا گذاشتی توی زندگیه ما همه خوشحال بودن بالاخره مامان افسانه دختر دار شده بود چشماتو که باز کردی رو به روم من با دوتا چشم سبز درشت رو به روشدم رویای بچگیام بودی چهار سالم بود وقتی که به دنیا اومدی یادمه وقتی میرفتم مدرسه همه ی بچه هارو دورم جمع میکردم.
متن عاشقانه کوتاه زندگیه بابا بودی
از خواهر کوچولوی سه سالم واسشون میگفتم متن عاشقانه کوتاه زندگیه بابا بودی و ستاره ی سهیل مامان هرجا میشستن میگفتن متن عاشقانه جدید ۹۹ دختر من رستا تکه تو مدرسه و کلی حرف دیگه که خودت میدونی کدوما رو میگم وقتی. ......متن عاشقانه کوتاه باهم رفتیم کلس گیتار راستشو بخوای عشق میکردم وقتی که گیتار میزدی و صداتو میشنیدم. ....