ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
38 ساله از سبزوار
تصویر پروفایل رسول
رسول
38 ساله از تهران
تصویر پروفایل کبری خانم
کبری خانم
47 ساله از تهران
تصویر پروفایل نسیم
نسیم
43 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل نازنین
نازنین
36 ساله از تهران
تصویر پروفایل مینو
مینو
53 ساله از تهران
تصویر پروفایل شیوا
شیوا
35 ساله از تهران
تصویر پروفایل شهنام
شهنام
37 ساله از تهران
تصویر پروفایل فرهاد
فرهاد
52 ساله از تبریز
تصویر پروفایل پگاه
پگاه
41 ساله از شمیرانات
تصویر پروفایل سایه
سایه
22 ساله از تبریز
تصویر پروفایل محمد
محمد
28 ساله از تهران

محل صیغه کجاست؟

با محل صیغه در اهواز دردی گفتم که یهو افتاد دنبالم سریع در رفتم، داشت بهم میرسید که دیدم یه درخت راه دستش خوبه؛ عینهو میمون از درخت رفتم بالا و چسبیدم عین

محل صیغه کجاست؟ - صیغه


آدرس محل صیغه

مامان گفت: محل صیغه در کرج شش عصره. از محل صیغه موقت در تهران دوازده تا حالا خواب بودی پاشو دیگه توعم پوفی کشیدم و دستم رو گذاشتم رو کمرم و نگاهی به محل صیغه موقت در تهران کردم و بعد نگا ِه حدیث. خندید و زبونی درآورد، حرصم گرفت و باز افتادم دنبالش و گفتم: بذار من فقط تورو بگیرم با محل صیغه موقت در شیراز گفت: محل صیغه موقت در قم نمیخوام تو من و بگیری، بعدشم مگه الکیه؟ باید بیای خواستگاریم تا محل صیغه موقت در مشهد و بگیری. الکی الکی که نمیشه مامان و بابا فقط به ما میخندیدن. از این مبل به اون مبل میپریدیم که مامان بلند شد تا بره آشپزخونه. حدیث رفت پشتش و گفت: خاله، پسرت میخواد منو بخوره، جلوش رو بگیر مامان خندید و گفت: از دست شما دوتا تو هم حقته هی میخوابی محل صیغه.

نگاه به محل صیغه در کرج کردم و گفتم

دوستات بیرون منتظرتونن. نگاه به محل صیغه در کرج کردم و گفتم: چرا زودتر نگفتی؟ بعد رفتم تو اتاقم که حدیث گفت: محل صیغه موقت در مشهد بهت گفتم زیر لب دردی نثارش کردم و سریع لباسمو عوض کردم و با حدیث از خونه زدیم بیرون. داشتم با دیانا عکس میگرفتم که محل صیغه گفت: هوی عذاب بستنیا، بیا بستنی بخور زیر لب گفتم: عمت الهه ی عذابه محل صیغه در ارومیه با دیانا رفتیم سمت بچه ها، محل صیغه بستنیم رو بهم داد. منم مثل بچه ی خوب نشستم روی صندلی و داشتم میخوردم و بچه ها داشتن حرف میزدن برای اولین بار محل صیغه موقت در قم ساکت بودم.

محل صیغه در ارومیه اومد سمتم

محل صیغه در ارومیه اومد سمتم و گفت: عجبی به خواست شیطونی نمیکنی کرم نمیاد دیگه؟ نه؟ مثل بچه مظلوما نگاهش کردم که نگاهم افتاد به بستنیم که چیزی اومد تو ذهنم. تو دلم با بستنی ناناسم فظی کردم و دوتا لیس آخری و زدم که محل صیغه گفت: ا خوبه مثل ینکه کرمات واقعا خوابیدن متین... خواست ادامه ی حرفش رو بزنه که از فرصت استفاده کردم و بستنیم و محکم کوبوندم تو صورتش و گفتم: اینم کرمریزیم دهنش مثِل ماهی باز و بسته میشد و صورتش و با دستش پاک کرد و با حرص اسمم و صدا زد. با محل صیغه در اهواز دردی گفتم که یهو افتاد دنبالم سریع در رفتم، داشت بهم میرسید که دیدم یه درخت راه دستش خوبه؛ عینهو میمون از درخت رفتم بالا و چسبیدم عین کوالا بهش و با محل صیغه موقت در شیراز نگاه قیافه ی ماتبردهی بچه ها کردم محل صیغه در ارومیه گفت: بیا ببینم الان میوفتی با توعم. دخترهی کلهشق. بیا پایین ببینم. سرمو به طرفین تکون دادم و گفتم: نچ نمیام تو منو میخوری متین با محل صیغه در اهواز گفت: حدیث بیا پایین میوفتی دست و پات میشکنه بیا پایین دختر ببینم محل صیغه موقت در مشهد: میاد منو میخوره عا ممد: نمیاد بخورتت نترس نگاهم بین همشون چرخید و گفتم: اکی. پس برید عقب تا بیام 

مطالب مشابه