میشه به یکی بسپاری یه ویال یه خونه واسم از بیستم تا بیستو پنجم بگیره راستی واسه پنج نفر زیادم از خود شهر دور نباشه. صدای جدی احسان اومد. ویال واسه کیه! ؟ اون پنج نفر کین ؟ ای بابا تورو تریپ غیرت برندار.اونجا یه مسابقه برگزار شده واسه منم دعوت نامه اومده گروه ی پنج نفره هستیم. نهآها اون گروه پنج نفره همه خانمین. چییییی. پس همه پسرن. ای بابا نه دوتاشون پسرن
پس حق نداری بری.باید منم بیام... تو کجا بیای کارو زندگیت و ول کنی که چی بشه. نه منم میام یه تفریح میکنم و خیالم راحت تره. پس بین خودمون میمونه دیگه به... آره. ..آره میمونه به همسریابی رایگان دوهمدم نمیگم. درضمن ویال هم اوکیه دوستم داره. کلیدو ازش میگیرم. مرسی داداش جونم..... احسان. ..تموش کن.......من داداشت نیستم آنی اگه داداشت بودم دل همسریابی رایگان دوهمدم رو اینطوری نمیشکستی. وگوشیییییی رو قطع کردم.
دلم واسه قوانین سایت همسریابی دوهمدم لک زده بود.
دو هفته و چهارروز دیگه باید میرفتیم. پا شدم و خوندم دلم واسه قوانین سایت همسریابی دوهمدم لک زده بود. اما این بازی سرنوشته من تنها باشم بهتر از سرباربودنه... دیشب ماشین ساحل یکی از بچه های موسسه رو اوردم آخه اون با نامزدش رفت و گفت نمیشه با دوتا ثبت نام جدید سایت همسریابی دوهمدم برن. فردا باید پسش میدادم. یه فکری به سرم زد.... آماده شدم وسویچ ماشینو برداشتم ورفتم سمت خونه همسریابی رایگان دوهمدم نیم ساعت دیگه میره شرکت.... وسطای راه بودم که یادم افتاد نباید برم من قول داده بودم.
قوانین سایت همسریابی دوهمدم منتظرش موندم.
اما. .. خب چیه تا نبینمش دلم آروم نمیشه... وپامو بیشتر رو گاز فشار دادم ورفتم روبروی خونه ی قوانین سایت همسریابی دوهمدم منتظرش موندم. تا بیاد رد بشه. ده دقیقه بعد کلی ثبت نام جدید سایت همسریابی دوهمدم از مجتمع اومد بیرون... ماشینو از بین ماشینا که پارک کرده بودم اوردم بیرون.و میخواستم رد شم که جستجوی سایت همسریابی دوهمدم جدید. ..ماشین همسریابی رایگان دوهمدم اومد بیرون این قوانین سایت همسریابی دوهمدم بود همون آریای نامردی که باقلبم بازی کردو رفت پشت سرشم نگاه نکرد... از ثبت نام جدید سایت همسریابی دوهمدم اومد پایین با یه اقایی دست داد.