احسان شروع کرد به رقصیدن مسخره با ادا مسخره این دخترا میکرد ک با عشوه میرقصیدن. همسریابی نازیار اناهیتا پشت فرمون بود داشت میخندید با صدای خنده همسریابی نازیار ثبت نام جون تازه میگرفتمو منم میخندیدم. داشتم بیرونو نگاه میکردم ک سنگینی نگاهی رو رو خودم حس کردم و برگشتم سمتش همسریابی نازیار ورود کاربران بود که داشت ازآینه راننده نگاهم میکرد.همسریابی نازیار بودن و عاقلانه فکر کردن دوتا راه جدا بودن از هم.
تموم آرزوم توجه همسریابی نازیار اناهیتا بود
من همسریابی نازیار رو تواون حال دیدن با شین. اما الان چی تموم آرزوم توجه همسریابی نازیار اناهیتا بود همه چی یادم میرفت همسریابی نازیار ورود کاربران مال من نبود باید باهاش سر سنگین باشم ینی میشه هه واسم خنده داره ک بشه منی که نفسای همسریابی نازیار ثبت نام جا بجا بشه میمیرم حالا چیکار کنم. احسان رفت پایین و باهامون کرد این با من بود.جاااان آنی بیا جلو. رفتم جلو کنار همسریابی نازیار ب بیرون زل زده بودم هعییییی.
من هیچ خاطره خوشی از این جا آهی خانم با توام بیا جلو من آبرو دارم دوس ندارم دوباره بهمون گیر بده. نداشتم دوبا نشستم که همسریابی نازیار اناهیتا...اشک تو چشام جم شد همسریابی نازیار ورود کاربران سی دی رو عوض کرد آهنگ زیبایی بود اما همسریابی نازیار پیام ها اینارو واسه من که گوش نمیاد جانم آنا این پسره کی بود. توکلاسمونه درمورد کلاس حرف میزد.همسریابی نازیار ورود دیگه باهاش هیچ وقت انقد صمیمی حرف نزن نزار زیاد بهت نزدیک شه.
همسریابی نازیار جدید من صرفا واسه خاطر خودت میگم
چرا دلیلت چیه همسریابی نازیار جدید من صرفا واسه خاطر خودت میگم عشق خب نیس مخصوصا واسه یه دختر تنها من نمیتونم جلو نگاه همه رو بگیرم چون هیچ خوب نگاهت نمیکنه.از نگاهش خوشم نمیاد. میشکندش.عشق در کل وجود نداره.من اینو تجربه کردم با عقل همسریابی نازیار شو. میدونم نمیشه. واقعا اما همه جنبه هارو در نظر بگیر مهم تر از همه دل پاک وعاشق طرفته تا خوب نشناختیش همسریابی نازیار پیام ها نشو من تنه اینو میگم و این پسری ک امروز دیدم نگاهش همسریابی نازیار بود اما به هر عشقی اطمینان نکن.
من واسه عاشق شدنم از کسی اجازه نمیگیرم. این همه مدت از چشم من نفهمیدی حالا واسه من نگاه پرهامو میخوونه.زد رو ترمز تو ینی عاشقش شدی. باید واسش اجازه بگیرم ینی تو همسریابی نازیار شدی؟ صداش آروم شدو گفت نه نیازی نیست.آرزوم واست خوش بختیه. اصن من چرا باید کسی رو بخوام ازدواج کردن دیگه من تموم شده پرهامم اگه بدونه من همسریابی نازیار پیام ها کی بشم از تموم مردا متنفرم از همه شون غد و مغرور و لجبازی.یه دنده. چه بلایی سرم اومده میره آقا همسریابی نازیار جوش نیار.اگه دل دل منه خودش فهمیده نباید عاشق بشه و مال کسی نمیشه اگه ام بشه زندگیه عادی نداره.
اصن تو میدونی دل ینی چی.نمیخواد نگرانه پرهام باشی میدونم الان تو دل خودت میگی ای کاش پرهام بدونه که این چه بلایی سرش اومده. که عاشقش نشه بیشتر از این. کاش بدونه کاش طرفم نیاد. من که خودم نمیشه واسش تعریف کنم که چی سرم اومده همسریابی نازیار اناهیتا با هرکلمه از حرفاش دلم آتیش میگرفت این دخترچه برداشتی از حرفم کرده بود داشت گوله گوله اشک میریخت. همسریابی نازیار جدید من منظورم این نبود ازبی شوهری ک نمردم شوهر چیه در مقابله ک بالا سرمه. مهم نی من خودم منظورتو فهمیدم.مامان بابام ولم کردن ک ولم نکرده همسریابی نازیار ورود کاربران خان.
هق هقش دلش کلافم میکرد داشتم دیوونه میشدن این هم ن فرشته ای بود که آزارش ب کسی نمیرسید من باعثشم این گریه ها. چرخیدم سمتش یکم نگاهش کردم چشماش خیس اشک بود. سرشو گرفتم. و محکم چسبوندم ب سینه ام.آنی ببخشید منظورم این نبود آنی برداشت تو اشتباه بود. سرشو از دستم بیرون اوردو گفت همسریابی نازیار من باید این بی کسی رو خوب یاد بگیرم نیازی ب ترحم نیست نهایتا تو چند ماه دیگه پیشم باشی نمیخوام این کارارو بکنی.