همون جا هم این چند روز و خوابیدم خبر کن بیام کمک! باشه! و به سمت والا مووی مردگان متحرک تاینی موویز خم شدم و گفتم: آقا پیاده می شم! از والا مووی کردم و راه افتادم سمت والا مووی گند زده شده بود به کل برنامه هام خیر سرم دو هفته بود ترم شروع شده بود ولی من عین این کولی های خونه به دوش کنار خوابگاه اتراق کرده بودم
والا مووی مردگان متحرک بهم تذکر می داد
تازه اونم هر ساعت والا مووی مردگان متحرک بهم تذکر می داد باید زودتر برم ای لعنت به این زندگی این خونه رو هم یکی از بچه ها معرفی کرده بود با اینکه اصلا دلم نمی خواست از همچین جایی سر دربیارم ولی چاره ای نبود بی حوصله رفتم سمت والا مووی مردگان متحرک چند نفر دیگه ام هم مثل من کنار بساطشون پهن بود با یه نگاه سرسری وسایلم و چک کردم نمی خواستم همین اول ترمی دزد بهم بزنه قفل چمدونم که سالم بود شکر مثل اینکه هنوز اونقدارهم بدشانسی نیاورده بودم یکی دیگه از بچه ها چند شب پیش کل والا مووی مردگان متحرک خالی کرده بودن صد تومنی توش بوده تا رفته دسشوئی و برگشته معلوم نیست کی کیفشو بلند کرده واقعا فیلم تو مووی مملکت و باش آدم احساس می کنه تو خیابون می خوابه بوی پشم خیس خورده می دادم
سمت والا مووی باید دوباره لباسامو می شستم
بس کرده عرق کرده بودم لباسامو زدم زیر بغلم و رفتم سمت والا مووی باید دوباره لباسامو می شستم دیروز با یکی از این ترم بوقی ها دعوام شد فیلم تو مووی برگشت به من می گه شما چقدر لباس می شورین این بندای رخت مال بچه های خوابگاست یعنی موندم از روی این بشر یه واحد تربیت بدنی دارن هر بار می رن زیر سرم اونوقت باید بیان ببین ما چه جونی می کنیم به چه خفتی افتادیم باید منت این والا مووی مردگان متحرک رو بکشیم واسه خشک کردن لباسمون! دوش گرفتم و لباسایی که شسته بودم پهن کردم و برگشتم توی با همون حوله دور والا مووی مردگان متحرک تاینی موویز پهن شدم روی زمین دیگه حال نداشتم پاشم یه چیزی واسه خودم ردیف کنم تمام سلولای بدنم درد می کرد چشمام و که بستم تصویر اون خونه آشفته با اون همه دانشجوی رنگارنگ اومد تو ذهنم سی تا دختر جوون از والا مووی مردگان متحرک تاینی موویز های مختلف توی رنج های سنی و با اخلاق های مختلف