ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
48 ساله از کرج
تصویر پروفایل نور
نور
41 ساله از تهران
تصویر پروفایل نیما
نیما
28 ساله از بویراحمد
تصویر پروفایل هستی
هستی
41 ساله از تهران
تصویر پروفایل شیما
شیما
39 ساله از مشهد
تصویر پروفایل مهدی
مهدی
32 ساله از شیراز
تصویر پروفایل آیناز
آیناز
43 ساله از مراغه
تصویر پروفایل امین
امین
36 ساله از خرم آباد
تصویر پروفایل الهام
الهام
25 ساله از رودبار
تصویر پروفایل علی
علی
51 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل بیتا
بیتا
39 ساله از تهران
تصویر پروفایل مهدی
مهدی
22 ساله از اهواز

ورود به برنامه دوهمدم جدید

ثبت نام جدید سایت همسریابی دوهمدم نه دروغ نمیگم حتی تایه سال بعد از ازدواجمم انگشتری که روز نامزدی بهم داده بودی تو دستم بود

ورود به برنامه دوهمدم جدید - دوهمدم


تصویر دوهمدم جدید

سه شبانه روز تب کردم.نه بخاطر درد جسمی و سقط جنین و جراحت هایی که داشتم.فقط بخاطر این خواهش میکنم بگیر بخواب... بود که همسریابی بهترین همسر ازم رو برگردونده بود..." هستی دوهمدم جدید هستی شاکر کیه؟ از دنیای بیرون اومدم و گفتم: چی شده؟ من به همه ی اعضای خانواده گفته بودم که دیگه نیان.اینجوری بیشتر هوایی می شدم و نمی تونستم از قوانین سایت همسریابی دوهمدم داری؟

دنیای فانی دل بکنم.وقتی دنبال یه آشنا بین ورود ب سایت همسریابی دوهمدم ها می گشتم، یهو چشمم به چشم هایی افتاد که چند سال بود از یاد برده بودمش.نشستم و گوشی رو برداشتم و بدون اینکه نگاش کنم گفتم: چطوری اجازه دادن بیای ا صدایی خسته و افسرده گفت: به سختی...کلی این در و اون در زدم تا تونستم بیام اینجا. ثبت نام جدید سایت همسریابی دوهمدم اومدی که ذلیل شدنمو ببینی؟ ناخودآگاه سرمو بلند کردم و نگاش کردم.

ورود ب سایت همسریابی دوهمدم سابق نبود.صورتش جاافتاده تر شده بود.ریش گذاشته بود و چشماش نه اومدم شیرینمو ببینم. دیگه فروغ قدیمی رو نداشت.

قوانین سایت همسریابی دوهمدم حرفات آتیشی رو روشن کنی

با صدایی که لرزش خفیفی داشت گفتم: میخوام راحت برم پای دار.سعی نکن با قوانین سایت همسریابی دوهمدم حرفات آتیشی رو روشن کنی که چندساله خاموش شده. بدون توجه به حرف من گفت: یادته همیشه بهت می گفتم شیرین و تو کلی از دستم شاکی می شدی؟ اون موقع هم می دونستم که قراره تاریخ تکرار بشه.وقتی داشتی می رفتی گفتی اگه بهت خبر دادن که شیرین مرده باور نکن.اینو گفتی چون میدونستی طاقت زیر خاک رفتنت رو ندارم.میدونستی که اگه بفهمم به سرت اومده، دوهمدم جدید رو با آهم می سوزوندم.اون زمان کسی خبری از تو به من نداد.

می دونستم که دوهمدم جدید همون خسرو ولی از جنس با مرامشه.خسرویی که با داشتن تو نیازی به هیچ همدم دیگه ای نداشت.بازم سر فرهاد قصه بی کاله موند هستی خانم. بازم شیرین نصیب خسرو شد امانصیب ورود ب سایت همسریابی دوهمدم تنهایی و بی کسی و در به دری....نصیب تو هم یه عشق ناتمام و یه طناب دار... تو هم درست مثل شیرین میخوای بعد از مرگ خسرو خودکشی کنی. آغاز نو اونم جلوی چشم همه...مطمئن باش منم بعد مرگ تو زنده نمی مونم.این همه سال صبر کردم و طاقت آوردم و چون فکر می کردم خوشبختی زنده موندم. اگه می دونستم این همه بال سرت اومده خیلی زودتر از اینا از دست می رفتم.

که روبروتم...ورود ب سایت همسریابی دوهمدم که زنده م به دادم برس....من بعد تو دووم نمیارم هستی. اینم از بدشانسی منه که اگه قراره خبر مرگ تو به گوشم برسه، دیگه یه خبر ساختگی نیست وعین واقعیته...نزار. ...نخواه که چند خانواده رو عزادار کنی..... کرده.دیگه یه دختر هیجده نوزده ساله نیستم که با اولین نگاه دلم بلرزه.من چهار سال زیر سقفی زندگی کردم که توهم نخواه که با یادآوری گذشته قلبمو زیر رو کنی چون من اون هستی سابق نیستم.شرایط زمین تا آسمون فرق مال همسریابی بهترین همسر بود.اونم نه به اجبار قوانین سایت همسریابی دوهمدم...تو فقط چند ماه توی قلبم بودی...

ثبت نام جدید سایت همسریابی دوهمدم نه دروغ نمیگم حتی تایه سال بعد

ثبت نام جدید سایت همسریابی دوهمدم نه دروغ نمیگم حتی تایه سال بعد از ازدواجمم انگشتری که روز نامزدی بهم داده بودی تو دستم بود اما بعد دوهمدم جدید تو دلم جاباز کرد.عاشقش شدم نه با یه نگاه بلکه ذره ذره... سال دوم زندگیم فقط حسرت اینو خوردم که چرا یه سال اذیتش کردم. سال سوم بخاطر اینکه به اندازه ی خودش بهش محبت نکردم خودمو سرزنش کردم، سال چهارم بخاطر اینکه بهش نگفتم دوسش دارم از خودم شاکی شدم ولی از اینکه چرا از همون بچگی عاشقش نشدم حرص میخورم.من ازاینکه آغاز نو انتخاب اولم نبود

مطالب مشابه