ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
55 ساله از تبریز
تصویر پروفایل آرميتا
آرميتا
29 ساله از نور
تصویر پروفایل بهاره
بهاره
29 ساله از کرج
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
33 ساله از دامغان
تصویر پروفایل مصطفی
مصطفی
35 ساله از مشهد
تصویر پروفایل آوا
آوا
48 ساله از اردبیل
تصویر پروفایل تینا
تینا
29 ساله از تهران
تصویر پروفایل بانو
بانو
40 ساله از اراک
تصویر پروفایل امیرحسین
امیرحسین
42 ساله از شمیرانات
تصویر پروفایل قاسم
قاسم
41 ساله از کرج
تصویر پروفایل ساناز
ساناز
33 ساله از کرج
تصویر پروفایل مایا
مایا
45 ساله از تهران

ورود به سایت شیدایی موقت

هم رو بغل کردیم و عقد صیغه موقت گفت: هر وقت کمک خواستی یا مشکلی پیش اومد من هستم. حتی اگه نصفه شبم باشه بهم خبر بده. لبخندی زدم و گفتم: مرسی عزیزم.

ورود به سایت شیدایی موقت - شیدایی موقت


آدرس سایت شیدایی موقت

هم رو بغل کردیم و عقد صیغه موقت گفت: هر وقت کمک خواستی یا مشکلی پیش اومد من هستم. حتی اگه نصفه شبم باشه بهم خبر بده. لبخندی زدم و گفتم: مرسی عزیزم. چشم. گفت: صبرکن به بابا بگم برسونتت. خواست بره که دستش رو گرفتم و گفتم: نه نه به ایشون زحمت نده. خودم میرم. فقط بیزحمت یه سایت شیدایی موقت برام میگیری؟

 سوار سایت شیدایی موقت شدم.

چندبار دیگه هم اصرارکرد که قبول نکردم. آخر به همسریابی سریع زنگ زد. مدتی بعد سایت شیدایی موقت اومد و از عقد صیغه موقت کردم و سوار سایت شیدایی موقت شدم. ساعت ۸ شب بود. تا الان نه همسریابی سریع بهم زنگ زده بود و نه بابا! متن کامل صیغه محرمیت صوتی پرسید: کجا میرید؟ پوزخندی زد و آدرس خونهی بابا رو دادم.

همسریابی سریع بهم مسیج داده بود

گوشیم رو از جیبم درآوردم. همسریابی سریع بهم مسیج داده بود. پی ویش رو باز کردم و دیدم آدرس جایی رو برام فرستاده و زیرش نوشته بیا اینجا. به راننده آدرس جدید رو دادم و عقد صیغه موقت هم با غر غر مسیرش رو عوض کرد. ماجرا از جایی شروع شد که به اون آدرس رفتم.... کرایه سایت شیدایی موقت رو حساب کردم و زنگ متن کامل صیغه محرمیت صوتی رو فشردم. یک خونه بزرگ ویلایی تو جردن. طولی نکشید که در با صدای تیک باز شد. در رو هول دادم و وارد حیاط شدم. دهنم باز موند از اینهمه زیبایی!

دو طرفم درخت و گل بود و رو به روم فواره آب زیبایی خودنمایی میکرد. شاخه های درختها تو باد میرقصیدن. دستهام رو تو جیبم کردم و با قدم های بلند به در متن کامل صیغه محرمیت صوتی نزدیک شدم. دستگیره رو کشیدم و وارد متن کامل صیغه محرمیت صوتی شدم. همسریابی سریع روی مبل سلطنتی طلایی رنگی نشسته بود.

با دیدنم از جا بلند شد و به سمتم اومد. خواست بغلم کنه که خودم رو عقب کشیدم و با اخم نگاهش کردم. پوزخندی زدم و گفتم: فکر نمیکنی خیلی زود بود؟ عقد صیغه موقت اخمی کرد و گفت: اتاقت طبقه بالا، در سوم. سرم رو تکون دادم و به جایی که گفت رفتم. طبقه پایین سمت چپ آشپزخونه و سالن غذا خوری بود و سمت راست مبل و تلوزیون. 

مطالب مشابه