دوست داشت وقتی چشم باز میکرد, اولین کسی که میدید آهنگ شاد ترکی آذری بود, ولی حالا یک خانم مهربان هفت پشت غریبه, بار زحمتهای او را تنها به دوش میکشید با صدای ماندانا رشته افکارش پاره شد: بذار کمکت کنم حاضر شی که آهنگ شاد ترکی آذری داره میاد دنبالمون سپس به سراغ کمد رفت و لباسهای آهنگ شاد ترکی برای رقص را از داخل آن بیرون کشید و گفت: تو فاصله ای که اورژانس بیاد سریع این مانتو رو از روی چوبلباسی برداشتم و تنت کردم و شال رو انداختم روی سرت شکر کردم که شلوارکی, دامن کوتاهی, شورتی چیزی پات نبود و یه شلوار قرمز پات بود وگرنه شاید نمیتونستم دست تنها شلوار پات کنم
آهنگ شاد ترکی برای رقص لبخند زد
آهنگ شاد ترکی برای رقص لبخند زد: ممنون تو خیلی مهربونی ماندانا در حال کمک به آهنگ شاد ترکی برای تعویض لباسهایش گفت: اما همه بیشتر بهم میگن وراجم تا مهربون آهنگ شاد ترکی استانبولی برای رقص از این بی پرده حرف زدن ماندانا خنده اش گرفت و گفت: وراج نیستی, پر انرژی هستی ماندانا فکری کرد و گفت: خوبه معادل مودبانه وراج رو هم پیدا کردم پر انرژی! مثل فضول و کنجکاو آهنگ شاد ترکی خنده بلندی کرد و کار تعویض لباسش به پایان رسید لب تخت نشست که صدای زنگ موبایل ماندانا آمد جواب داد: سلام عزیزم الان میایم پایین به آهنگ شاد ترکی استانبولی برای رقص کمک کرد و هر دو از بیمارستان خارج شدند اهنگ شاد ترکی ریمیکس به ماشین تکیه زده بود که با دیدن آنها, در عقب را باز کرد
سلام گرمی به آهنگ شاد ترکی کرد
سلام گرمی به آهنگ شاد ترکی کرد و گفت: بفرمایید این عقب دراز بکشید و آهنگ شاد ترکیه ای برای رقص در حالیکه سوار میشد گفت: ممنون نیازی نیست حالم خوبه شرمنده, شما رو هم توی زحمت انداختم آهنگ شاد ترکی ایرانی با خوشرویی جواب داد: این چه حرفیه؟ وظیفم بوده! آهنگ شاد ترکیه ای برای رقص بیشتر از اینا به گردن من حق داره اهنگ شاد ترکی ریمیکس و ماندانا هم سوار ماشین شدند که ماندانا پرسید: مامانم زنگ نزد؟ نه عزیزم ! پس هنوز تینا نزده در کولی بازی اهنگ شاد ترکی قشقایی خندید ماشین را روشن کرد, دنده را جا زد و به راه افتادند که ماندانا گفت: خوبه تا مامان زنگ نزده نریم دنبالش آخه آهنگ شاد ترکی جون یکم حال نداره میترسم از سر و صدای تینا اذیت بشه آهنگ شاد ترکی برای رقص لبخندی زد: عزیزم منو ببرید خونه ممنون میشم مزاحم شما نمیشم شما که وظیفه نگهداری از منو ندارید و زیر لب زمزمه کرد: وظیفه نگهداری از من با کسایی دیگه ست که الان هیچکدومشون نیستن چقدر بی کسی درد بزرگیه و آهی کشید یک قطره اشک روی گونه اش چکید با انگشت اشک را پاک کرد