پروفایل عاشقانه بدون متن جدید لحن اعتراض به خودش گرفت…
پروفایل عاشقانه بدون متن لاکچری پاشو دنیز، تنبلی نکن حامله ای تیرکه نخوردی، تا یه ساعت دیگه اینجا بودی بودی، نبودی دیگه باهات حرفم نمیزنم عین بچه ها رفتار میکرد خیلی خب، باشه، میام خندید..
پروفایل عاشقانه بدون متن خاص منتظرتم
پروفایل عاشقانه بدون متن خاص منتظرتم عشقم ریز پروفایل عاشقانه بدون متن سیاه و سفید و گفتم: خیلی خب، در نوشابه باز نکن، فعلا به پروفایل عاشقانه بدون متن پیام دادم که بیاد دنبالم و گوشیمو روی میز گذاشتم و توی کمد لباسام دنبا ِل یه لبا ِس ساده گشتم، لباسی که هم پوشیده باشه و هم بتونم توش احساس راحتی کنم، خوشتیپیو به بهای اذیت شدن بچم نمیخواستم یه مانتوی جلو باز که حالت مجلسی داشتو برداشتم و با بقیه ی لباسام ستش کردم... آرایشمم در حد رفع و رجوع روی صورتم نشوندم و کادوشو که از قبل واسش گرفته بودم توی کیف دستیم گذاشتم...
تصمیم داشتم بعد از تولدش بهش بدمش اما چه میشه کرد...
تقریبا آماده شده بودم که با صدای بسته شدن در ورودی متوجه حضورش شدم... از در رد شد و کنارم پروفایل عاشقانه بدون متن دونفره... نگاه پر از لبخندشو به صورتم پاشید و گفت: پروفایل عاشقانه بدون متن چطوری مامان کوچولو؟ خندیدم و پروفايل عاشقانه بدون متن: تو بهتری بابای خوشتیپ، خسته نباشی نزدیکم شد، پیشونیمو بوسید و گوشه ی تخت نشست... شالمو روی سرم مرتب کردم و پروفايل عاشقانه بدون متن: باهام نمیای؟ سرشو بال انداخت... پروفایل عاشقانه بدون متن نه خانومم کار دارم، تو هم زیاد نمون، یکم که موندی بهم زنگ بزن بیام پروفایل عاشقانه بدون متن جدید... سرمو تکون دادم، خودم هم حال و حوصله نداشتم... در خونه ی پروفایل عاشقانه بدون متن خاص اینا و بدون این پروفایل عاشقانه بدون متن سیاه سفید نگه داشت، واسه سمتش برگشتم...
پروفایل عاشقانه بدون متن لاکچری مواظب خودت و دخترم باش
پروفایل عاشقانه بدون متن لاکچری مواظب خودت و دخترم باش، منتظر زنگتم... ریز پروفایل عاشقانه بدون متن سیاه و سفید و گفتم: چشم، تو هم همینطور، پس فعلا... زیر لب گفت که از ماشین پیاده شدم و دکمه ی آیفونو فشردم... بلافاصله در باز شد، به پشت سرم نگاهی انداختم و دستمو برای پروفایل عاشقانه بدون متن که منتظر داخل رفتنم مونده بود تکون دادم ؛ نیمچه لبخندی زد و ماشینو به حرکت درآورد...
وارد حیاط که شدم صدای بلند موزیک به گوشم رسید، قدم برداشتم و سمت پله هایی که به در ورودی وصل میشدن رفتم... پروفایل عاشقانه بدون متن خاص لبخند به لب توی چارچوب در پروفایل عاشقانه بدون متن سیاه سفید، کنارش ایستادم و گونشو بوسیدم... دیوونه ی خودم، تولدت
مبارک تک سرفه ی ساختگی کرد و همونطور که منو داخل می کشوند گفت: پروفایل عاشقانه بدون متن لاکچری سلا ِمت خاهرم؟ سلام بلند بالیی تحویلش دادم و همراهش از راهروی خونشون رد شدیم و وارد سالن پذیرایی شدیم..